ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه نصیری خلیلی
فاطمه نصیری خلیلی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

پاییزانه عاشقی (یازده)

سلام.

با خودم گفتم بهتره سمت عاشقانه‌نویسی نَرم؛ ولی یه کشش عجیبی من رو به سمت تو جذب می‌کنه که باعث می‌شه بارها نامت رو بر زبان بیارم و از احساسم به تو بنویسم؛ معشوق من!


انحنای چشمان زیبایت را به نظاره نشسته‌ام
با آن نگاه‌های عمیق و یواشکی؛
حتی شیرین‌ترین بادام‌درختی‌های باغ‌های چهارمحال هم
به شیرینی آن دلربای بازیگوش نیست

لبخند ملیح و دل‌نشینت
از کیفیت تمام نمکزارهای ایران بهتر؛
عمق جانم را چنان نشانه گرفته
که قوس کمانی لب‌هایت را
با تمام هفت‌ آسمان عوض نمی‌کنم

قلب پر احساست را که می‌بینم
یاد دانه‌های یاقوتی انارهای ساوه می‌افتم؛
همان‌قدر ملس
همان‌قدر سرخ
همان‌قدر خواستنی


هشتمین روز پاییز ۱۴۰۰.


دیگر پاییزانه‌های عاشقی: یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه و ده.

حال خوبتو با من تقسیم کنعاشقانهدلنوشتهشبه شعرمعشوق
سلام. اینجام که در کنار هم یاد بگیریم بهتر زندگی‌کردن و شادبودن رو.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید