fateme.parsiyan
fateme.parsiyan
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

تا حالا به این فکر کردی که از زندگی میخوای؟!

وقتی از کسی سوال می‌کنی چی توی زندگی خوشحالت می‌کنه؟! اگر شانس بیاری و با یه آدمِ کِلیشه‌ای و به ظاهر فیلسوف روبرو نشی جوابتو خیلی کوتاه و قشنگ میده و حوصلتو هم سر نمی‌بره و توی یک کلمه میگه، در لبخند مادرم.

واقعا مادر یکی از شیرین‌ترین نعمت‌هایی بود که خدا می‌تونست خلق کنه که حتی لبخندش بتونه تمام اون چیزی باشه که یه نفر از زندگی می‌خواد.

مادر، یکی از اون کسایی بود که تازگیا میگن خدا سَرِ کِیف بوده و اون‌قدر قشنگ خواسته بِکِشه اونو که حتی مدادرنگی کم آورده.

واقعا کیه که بتونه هزارتا درد و زشتی رو به جون بخره که یه موجود زنده با هزار تا غُر‌غُر و گریه و توپِ پُر به‌دنیا بیاره؟!

کیه که بتونه هزار تا چین و چروکُ روی بدنش تحمل کنه و حتی مچاله شدن روده و مِعدش رو به جون بِخره که جا برای یِه موجودِ از خود‌راضی توی شِکمِش باز باشه تا بِتونه راحت نفس بِکشه؟

واقعا اگر لبخندِ مادر جزو چیزهایی باشه که از زندگی می‌خوای، مادرت باید به داشتن تو افتخار کنه.

از نعمت وجود مادر که بگذریم، وقتی از بعضیا می‌پرسی که چی توی زندگی خوشحالت می‌کنه؟ بدون هیچ مکثی میگن پول. البته که راست میگن و پول جزو چیزهایی هستش که به نظر من لازمه‌ی زندگیه اما خب در مقابلش، راهِ پول درآوردن هم مهمه. اگه پول نباشه نه حوصله‌ی درستُ حسابی داری که بخوای زندگی کنی، نه اعصاب داری که با آدمای جورواجور سَر و کَله بزنی.

پول که داشته باشی همه چیزهایی که دوست داری رو میخری، و خودتو از سیاهی‌هایِ مشکلاتِ زندگی غرق می‌کنی توی رنگارنگی‌های لباسایی که خریدی، اینکار واسه اون دسته از آدم‌هاس که اعتقاد دارن، خرید کردن یه نوع درمان به حساب میاد. پول و خرید رو هم که بخواهیم از چیزهایی که بعضی‌ها از زندگی می‌خوان حذف کنیم، دسته‌ای از آدم‌ها هستند که میگن، وجودِ یه عشقِ خوب و یه آدمِ پایه برای شریک شدن غم‌ها و خوشحالی‌هامون باهاش، و وجود یه شونه‌ی محکم برای وقت هایی که احتیاج به تکیه دادن داریم، ختم می‌شه به تمامِ اون‌چیزی که از زندگی می‌خوایم.

به نظر من هم وجود یه عشق خوب باعث میشه که پیری رو حس نکنی و وقتی که مُرتکبِ یه اشتباهی بشی تنها چیزی که بین اون‌همه موجِ منفی از طرف آدم‌های سمّی دلگرمی میده به آدم، وجود یک عشقِ خوبِ که پشتت مثل یه کوه وایساده تا کمکت کنه که دیگه اشتباهت رو تکرار نکنی و حرف‌های چرت و پرت روی تو اثر منفی نذاره و از زندگی عقَب نندازتِت. اگر بخوام راجب این اشتباه کردن و ربطش به وجود آدم‌های مضخرف و سمّی چیزی تعریف کنم، داستان بازیکن تیم کُلُمبیا رو تعریف میکنم که اسم اون آندرِس اِسکوبار بود و در بازی جام جهانی سال ۱۹۹۴ گل به خودی زد و باعث حذف تیمِ خودش شد، و بعد از چندسال که به کُلُمبیا برگشت، نزدیکِ خانه‌اش مافیا‌های کُلُمبیا که شرط سنگینی روی اون بازی بسته بودن و باخته بودن، میان و یک خِشاب کاملِ هفت تیر رو روی اون خالی می‌کنن، چون گزارش گَرِ بازی بعد از گل به خودی هفت بار تکرار کرده گل، گل، گل، گل، گل...

قاتل‌ها هم بعد از شلیکِ هر گلوله، فریاد میزدن گل، گل، گل، گل...

توی خوش‌بینانه ترین حالت و در شرایطی که آندرس داخلش بود تنها چیزی که میتونست توی اون دوران کمکش کنه یه آدم و یه عشق خوب بود که باعث می‌شد، اون حداقل روزهای زندگیش رو با حالِ خوب سپری کنه... البته که این فقط نظرِ منه و نمیدونم حال و هوای آندرس اونموقع چجوری بوده. اما از این داستان که بگذریم وجود یک آدمی که پر از بارِ مثبت و انگیزه باشه، باعث می‌شه که وقتی اشتباه می‌کنی و توانِ بلند شدن نداری، دستت رو بگیره و با سرعت کمکت کنه تا به راهت ادامه بدی و اشتیاقِ رسیدن به هدفت رو میکاره توی دِلِت. عشقِ خوب به زندگی رنگ و لعاب میده و کمکت می‌کنه تا هدفمند باشی.

فکر کن قراره با یه آدمی همسفر بشی که سلیقه‌ی موسیقیش مثل خودت باشه، زندگی هم مثل همون سفر با یه آدمی که سلیقش مثل خودته، به دلت میچسبه؛ حالا فرق نداره، چه مقصدت یه شهر باشه یا یه زندگیِ پر از آرامش:)

تا این‌جایی که دستم یاری کرد، از نعمت های بزرگ و قشنگی نام بردم مثل: مادر، عشقِ خوب، پول... اما خب مطلبم رو دوست‌دارم با یک نعمت قشنگ و کامل‌تر که واجب ترین نعمت به حساب میاد از نظرِ من، پایان بدم.

تاحالا بخاطر رضایت خدا زندگی کردی؟

مثل یک بچه ای که یروز به مادرش قول میده که بچه‌ی خوبی باشه و به حرف مامانش گوش بده تا مامانش لبخند بزنه و بقلش کنه و بگه بَه بَه چه دختر‌/پسر خوبی دارم من! پشت این حرف مامان‌ها کُلی لذت و حالِ خوب بود که واسمون به ارمغان میاورد.

وقتی هدفت توی زندگی، رضایت خدا از خودت باشه، و وقتی ازت سوال می‌‌کنن چی از زندگی میخوای؟ و تو میگی: میخوام خدا ازم راضی باشه! خیلی خوبه... چون خدا واقعا یک دوستِ خوب به حساب میاد، میدونی چرا گفتم یه نعمتِ کامل و قشنگ؟! چون خدا، هم یک دوستِ خوبیه، هم یک عشق خوب و هم از یک مادر با ما مهربون تَره.

وقتی هدفت از زندگی رضایتِ خدا باشه، خدا اون‌قدر قشنگ نگاهت می‌کنه و جوری واست همه چیز رو می‌چینه که همه‌ی اون‌ چیزهایی که واسه‌ی خوش حال شدنت لازم داری رو داشته باشی: پول، عشقِ خوب و پایه، به وقوع پیوستنِ آرزوهات، لبخندِ مادر و...

یادتون نره که شما یک بار زندگی میکنین و دیگه این روز‌ها تکرار شدنی نیست، فقط کافیه شب‌ها که سر روی بالِش میذارین به این فکر کنین که باید چیکار کنین که یک زندگیِ خوب داشته باشید که کنارش رضایتِ خدا‌ رو هم داشته باشین. زندگی، به شرط زنده موندن هنر نیست؛ اما زندگی کردن به شرط خوب بودن، هنر است.

زندگیهنر خوب زندگی کردنمادرعشقخدا
رَبَّنا وَلا تُحَمِّلنا ما لا طاقَتِه لَنا بِه?✨
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید