Ladyy_booker
Ladyy_booker
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

عضو نامنسجم خانواده نوشتن

چجوری باید شروع کنم؟
باید از خودم بگم؟
از علاقه هام بگم؟
از کارایی که انجام میدم بگم؟
چجوری باید شروع کنم؟
باید اول از اسم و سنم شروع کنم؟ اینجوری چه فرقی بین منو و کلیشه هاییه که ازون فراریم؟
باید از علایقم بگم؟ پس چجوری دیگه بنویسم؟
باید از کجا شروع کنم؟ ازینکه توی این چندسالی که عمر کردم چیکارا کردم؟ خب، اصلا مگه مهمه؟
چجوری باید شروع کنم؟...

چطوره اینجوری شروع کنم؟:
بعد خوردن میوه ممنوعه، بعد تبعید ادم و حوا به زمین، برای اینکه تنها نباشند خدا دوتا پسر بهشون داد، هابیل و قابیل، همه داستان این دوتا برادر رو شنیدند و نیازی به تکرار مکررات و گفتن قصه های قدیمی نيست...
روند تنها نبودن انسان از لحظه پیدایش شروع شد.. اول آدم و سپس حوا...
بعد آدم و حوا و سپس فرزندانشون...
طی میلیون ها سال انسان و نه فقط انسان که همه موجودات عالم به قصد بقاء و تنها نبودن، زاییدند و جمعیت زمین رو به افزایش گذاشت...
تا همین الان که حدود ۷.۸۸۸ میلیارد انسان روی این کره خاکی نفس میکشند...
بین این ۷.۸۸۸ میلیارد نفر، یکیشون منم..
بلحاظ جنسیت فیزیکی و روانی دختر هستم
تا این لحظه‌ ۱۹ بهار و تابستان و پاییز و ۱۸ زمستان رو دیدم
از تابستان اولین سال تا ۱۹مین پاییزی که دارم طی میکنم به هرطرف سر چرخاندم کتاب دیدم و کتابخوان و عضوی پایدار اما نامنسجم ازین خانواده شدم...
به طور ناگهانی نوشتن رو کنار گذاشتم و بطور ناگهانی تر تصمیم به شروع دوباره گرفتم..

فعلا همین و تمام?

آدمکلیشهدختر
{سوگند به قلم و آنچه مى ‏نويسند}? در میان هیاهوی این جماعت، شلوغی این روزها، من چنان کبوتر سفید آزادی، دیوانه وار برای پرواز تا بی‌نهایت بال گشوده‌ام...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید