یکی از مهمان های اتاق که دوست دارم همیشه کنارم باشد، بئاتریکس پاتر است. داستان های زیبای حیوانات همراه با نقاشی های بسیار زیبا مثل یک در جادویی به سمت دهکده ای است که حیوانات در آن لباس می پوشند و در خانه هایی با وسایل کامل زندگی می کنند.
داستان ها با نهایت سادگی آنقدر زیبا هستند که همیشه آرزو دارم بتوانم یک داستان کوتاه زیبا به این سبک بنویسم.
جعبه آبرنگ حرفه ای و قلمو های ارزشمندم که چند سال قبل، زمانی که تلاش می کردم با شرکت در کلاس های یکی از اساتید، نقاشی آبرنگ بکشم را از روی عمد در دیدرس بئاتریکس عزیزم قرار می دهم. او بسیار ساکت است اما زمانی که آبرنگ و قلمو را می بیند، برق نگاهش و حرکت سریع دستش برای نقاشی بسیار دیدنی است. فقط با دیدن این شور و شوقش، من هم به وجد می آیم و ناخودآگاه چند تایی نقاشی می کشم.
خیلی نامحسوس وقتی بئا نقاشی می کند، یک کتاب از مجموعه کتاب هایش برمی دارم و قصه کتاب را بلند می خوانم. قصه ِی جمینا اردکه و قصه ی خانم خارچشمک را تقریبا حفظ شده ام ولی از سبک مهمانی دادن در قصه ی پای و قالب شیرینی خیلی خوشم می آید.
همزمان با خواندن کتاب، غرق لذت دیدن تصاویر زیبای کتاب می شوم. حرکت دست بئا بسیار سریع است و حرفه ای بودن او در به تصویر کشیدن شخصیت های داستانش، نشان دهنده نگاه دقیق او به اطراف است. گاهی حس می کنم زیر چشمی به من نگاه می کند. لباس هایم را مرتب می کنم و سعی می کنم موهایم شانه شده باشد، شاید تصویر من، نقاشی بعدی او باشد یا لباس هایی که پوشیده ام را بر تن خانم خرگوشه ببینم. مطمئن نیستم نتیجه جالب می شود یا نه اما برای دیدنش کاملا مشتاقم.
بئاتریکس با لبخند همیشه بر لب در حالی که قلمو در دست دارد و کنارش پیتر خرگوشه جست و خیز کنان دنبال راهی برای پنهان شدن است، جزیی از این اتاق می ماند.
پ ن.
کلاس آموزشی که ثبت نام کردم زیر عنوان یکی از اساتید این سبک بود و بالطبع شهریه بالایی داشت. در زمان ثبت نام تمام شهریه را دریافت کردند و بعد از اولین جلسه، اعلام شد استاد به خاطر مشغله امکان تدریس ندارند و همسر ایشان که در نمایشگاه ها آثار خوبی را شرکت داده، تدریس را برعهده دارد. بعد از گذشتن سه یا چهار جلسه یکی از شاگرد های سابق تدریس را ادامه داد. برگزاری کلاس به این سبک مثل یک کلاهبرداری بود و نتیجه ای جز رفت و آمد بیهوده برای من به دنبال نداشت.
بعد از آن از طریق یوتیوب و اینترنت به آموزش های ارزشمندی دسترسی پیدا کردم و بالاخره در سبک آبرنگ چیزی را که دوست داشتم خلق کردم.
