ضمیر ناخودآگاه یا ذهن ناهوشیار، مخزن اسرار ، افکار ، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی هشیار ما قرار دارد ، مثل احساس درد و اضطراب.
ضمیر ناخودآگاه بسیار نیرومندتر از ضمیر خودآگاه است. ما تنها از ده درصد ذهن خودآگاهمان استفاده میکنیم و نود درصد دیگر از واکنشهای ذهنی ما را ناخودآگاه برعهده دارد.
تمام چیزهایی که با حس پنجگانه خود درک میکنیم در ضمیر ناخودآگاه ما صورت میگیرد و در همانجا ثبت و ذخیره میگردد.
وقتی انسان تجربه مثبت یا منفی در زندگی خود داشته باشد آن را در ناخودآگاه ذخیره میکند و در زمانهای دیگری که با چنین رویدادی بهطور مجدد مواجه شود ، ضمیر ناخودآگاه بهطور کاملا خودکار آن رویداد را به خاطر شما خواهد آورد و بلافاصله احساسات ، تصاویر و خاطرات را به ذهن شما میفرستد.
ضمیر ناخودآگاه شما به طور دائم و 24 ساعته روشن و فعال است. نفس کشیدن یک امر غیر عادی است که توسط ضمیر ناخودآگاه شما کنتر ل میشود.
شاید بهترین مثال در این خصوص این باشد که وقتی شما شروعکردید به رانندگی ، در روزهای اول قادر نیستید همزمان رانندگی و صحبت کنید و پس از مدت یک هفته به طور اتوماتیک در حین رانندگی ، صحبت میکنید. یا اینکه در روزهای اول رانندگی به محل پدال گاز ، ترمز و کلاچ نگاهی میاندازید و بعد اقدام میکنید ولی پس از چند روز بدون فکر کردن و کاملا خودکار همه فرامین را انجام میدهید. چرا که ضمیر ناخودآگاه شما برنامهریزی لازم را در این خصوص انجام داده است0
به هرچیزی که فکر میکنید از قسمت خودآگاه به قسمت ناخودآگاه ذهن منتقل میکنید. اگر افکار مثبت را در ذهن خود بپرورانید، بهطور اتوماتیک با مثبتها طرف خواهید شد ولی اگر منفینگری باشید، ذهن ناخودآگاه شما بهطور خودکار منفینگر خواهد شد.
نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخودآگاه وجود دارد این است که انسان را قادر میسازد تا رویاها و اهداف خود را عملی کند.
ذهن را طوری برنامهریزی کنید که دائم با افکار مثبت در ارتباط باشد این افکار مثبت وارده بر ذهن هشیار ، ضمن ثبت از ناخودآگاه شما، بهطور اتو ماتیک شما را به سمت اهدافتان هدایت میکند.
به همین دلیل است که بایستی اهداف خود را با تصویرسازی مثبت در ذهن پرورش دهید تا به موفقیت دست یابید.
هیچ وقت به خودتان نگویید من نیاز به هدف ندارم و کارم را انجام میدهم . بلکه همواره ذهن خود را نیازمند به داشتن و نوشتن اهداف کنید و همواره در ذهن خود جملات مثبت من میتوانم، من مرد عمل هستم را تکرار کنید. تکرار جملات در ناخودآگاه شما خواهد نشست همانطوریکه تکرار رانندگی پس از مدتی بدون دخالت شما در ذهن ناخودآگاهتان تثبیت گردید.
از گفتن جملات که بار منفی دارند به شدت پرهیز کنید . این جملات منفی شما را در شرایط بد و ناامیدکننده قرار میدهد . مثل جمله منفی من میدانم شکست خواهم خورد . این جمله با تکرار چندینباره ،در نهایت در ذهن شما نفوذ خواهد کرد و قطعا به شکست شما منجر میگردد. پس قدرت ناخودآگاهتان را دستکم نگیرید و اهداف مثبت و تفکرات مثبت را وارد ذهن خود کنید. بخش ناخودآگاه ذهن ، رفتار ما را کنترل میکند و مسئول رفتارهایی است که ما به اصطلاح میگوییم دست خودمان نیست. دلیل این دست خودمان نیستها را بشناسید. چیزی نیست جز ضمیر ناخودآگاه.
وقتی میخواهیم قطعهای از موسیقی را بنوازیم، اینکار در روزهای اول بسیار سخت است. این قسمت شهودی خواندن نتها و حرکت انگشتان دست روی کیبورد پیانو توسط قسمت خودآگاه ذهن صورت میگیرد.
پس از تکرار و تمرینهای متوالی ، ذهن ناخودآگاه، کنترل همزمان خواندن نتها و نواختن پیانو را در دست میگیرد و دیگر هیچچیز دست ما نیست و تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه ما قرار گرفته است.
ضربان قلب شما ، تنفس و پلک زدن ، فعالیتهایی هستند که هرگز کنترلشان در اختیار شما نیست.
اینکه در زمان سخنرانی استرس و اضطراب تمام وجودتان را فرا میگیرد و ضربان قلبتان از 70 به 100 میرسد و تپش قلب میگیرید و دهانتان خشک میشود، در اختیار ضمیر ناخودآگاهتان است. همه این موارد نشاندهنده قدرت ضمیر ناخودآگاه شما است.
طبق تحقیقات دانشمندان ، %97 تصمیمات انسان بر مبنای ضمیر ناخودآگاه است چون در این حالت فشار کمتری به مغز وارد میشود . به کمک تکرار و تمرین، با ضمیر ناخودآگاه خود رابطه خوبی برقرار کنید ناخودآگاهتان را برنامهریزی کنید و تحت کنترل خود درآورید.
ذهن ناخودآگاه ما تحت تاثیر ژنتیک و شرایط محیطی است. برای ایجاد تغییر در آن نیاز به مطالعه قابل توجه و نظم و انضباط داریم. این تغییر، کمی سخت است ولی ارزشش را دارد.
از کتاب عقربههای طلایی
نویسنده فرزاد عالینسب