زمان و درک آن از دیرباز یک مقوله مهم برای انسانها بوده است و با پیشرفت علم و تکنولوژی اهمیت بیشتری پیدا کرده است، به طوری که بنجامین فرانکلین رئیس جمهور سابق آمریکا(مردی که تصویرش بر اسکناس صد دلاری نقش بسته) ارزش وقت را معادل طلا برشمرده است. اگرچه به باور خیلیها وقت از طلا هم با ارزشتر است زیرا طلا یا پول از دست رفته را میتوان دوباره بدست آورد، اما زمان از دست رفته هرگز برنمیگردد. ارزش این منبع محدود و تکرارناپذیر، رفته رفته بیشتر برای انسانها آشکار میگردد.
با مقایسه کشورهای مختلف و اینکه چه عاملی باعث شده است اختلاف بین کشورها تا این حد زیاد باشد متوجه شدم عوامل متعددی در بروز این اختلاف طبقاتی کشورها وجود دارد ولی شاید مهمترین دلیل فرق کشورها در موفقیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی و… مدل ذهنی و نوع نگرش مردم آنها نسبت به مسائل مهم ازجمله زمان است. برخی کشورها در خواب عمیق غفلت، زمان سپری میکنند و برخی به خاطر ۲۰ ثانیه تاخیر در زمان حرکت قطار از مردمشان عذرخواهی میکنند. راستی چرا برخی کشورهای آفریقایی سه روز در هفته کار میکنند و انتظار دارند مانند کشورهای ثروتمند، مرفه باشند؟ هرچه عمیقتر میشوم به این مهم میرسم که مدلهای ذهنی مردم کشورهای جهان در موضوع زمان بسیار متفاوت است و این مدلهای ذهنی و در پی آن، عادتهای رفتاری است که نوع و کیفیت زندگی مردم کشورها را متمایز کرده است.
زمان به عنوان با ارزشترین دارایی انسان هرگز قابل ذخیرهسازی نیست و همچنان در حال گذر است و به نفع و ضرر کسی کند، سریع و یا متوقف نمیشود. زمان به اندازه کافی برای همه وجود دارد. افراد معمولی زیادی هستند که از کمبود زمان و کارهای زیاد ناتمام شکایت میکنند و نالان هستند. در صورتیکه هر یک از ما در شبانهروز ۲۴ ساعت (۱۴۴۰ دقیقه) زمان در اختیار داریم، نه کمتر و نه بیشتر. دلایل مختلفی برای کمبود زمان وجود دارد. برخی از ما به دلیل نداشتن اهداف مشخص و با بیبرنامگی دچار کمبود زمان میشویم. برخی به دلیل مشکل در اولویتبندی فعالیتها، برخی به دلیل واگذار نکردن کارها به دیگران، برخی به دلیل کمالگرایی و هر کسی بنابر دلیلی از کمبود زمان رنج میبرد.
بدون شک هرکس قدر لحظات و این ساعتهای طلایی را بیشتر بداند و بهره بیشتری از زمان خود داشته باشد یقینا از وضعیت بهتری در زندگی برخوردار خواهد بود. با توجه به اینکه زمان مانند رودی است که پیوسته جریان دارد و به نفع و ضرر کسی کند، تند و متوقف نمیگردد به این نتیجه میرسیم که مدیریت زمان چیزی نیست جز مدیریت رویدادها، واکنشها و انتخابهای خود. اگر بتوانیم بر ذهن و رفتار خود مسلط شویم با گذشت زمان رشد خواهیم کرد و در غیر اینصورت در دسته کشورها و مردم بیهدف و بیبرنامه خواهیم بود و عمر گرانمایه خود را بدون بدست آوردن دستاورد با ارزش از دست خواهیم داد. در این نوشته نسبتا طولانی و جامع به شش عامل مهم که در مدیریت زمان تاثیر دارند به تفصیل پرداختهام. این شش موضوع مهم عبارتند از: مدلهای ذهنی(نگرش ما)، هدفگذاری، اولویتبندی، برنامهریزی، عادتسازی و مدیریت انرژی بدن.
تغییر مدلهای ذهنی مردم یک کشور مهمترین عامل خوشبختی و موفقیت مردم آن کشور است. وقتی نمیتوانیم نعمتهای رایگان خدادادی را به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم مدل ذهنیمان اشکال دارد. وقتی با این همه لطف خدا توانایی ثروتمند شدن نداریم مدل ذهنیمان نیاز به تغییر دارد. برای ایجاد تغییرات اساسی در خود و کشورمان میتوانیم از مدلهای ذهنی مردم کشورهای فوقالعاده موفقی چون سوئیس و ژاپن الگوبرداری کنیم. سپس با شناخت عادتهای خوب و بد، نسبت به اصلاح عادتهای رفتاری خود اقدام کنیم و در نهایت با آموزش و یادگیری تکنیکها و نکات کلیدی مدیریت زمان، کنترل زندگیمان را بدست گیریم.