من عادت دارم به نوشتن با خودکار توی سررسید. بعد تموم شدن ثبت چیزایی که به ذهنم میرسه، تازه شروع میکنم به تایپ کردنشون توی ورد و اونجا متوجه میشم که جمله م مشکل فعل و فاعلی داره، یا مثلا اگه جمله پایانی رو برای شروع استفاده کنم متنم سر و شکل دار تر میشه.
فاصله نوشتن متنم توی سر رسید باطله تا وارد کردنش توی ورد اصلا مشخص نیست. بعضی وقتا میخوام متنم رو سریع پستش کنم توی اینستاگرام برای همین بلافاصله تایپ میشه، بعضی وقت ها هم نه، میره واسه وقتی که میخوام نمونه کار بفرستم واسه جایی و میگردم توی برگه های سررسید تا یه چیز مرتبط با نمونه ای که خواستن پیدا کنم، بعضی وقت ها هم اصن تایپ نمیشن، مثل متنی که راجع به مادر بزرگم نوشته م یا یه نامه به یکی از دوستای قدیمی بابام و یا همین چیزی که امروز راجع به همسایه رو به رویی مون حسن آقا که دهه اول محرم لباس شمر رو تنش میکرد، نوشتم.
این اولین باریه که دارم بدون نوشتن توی کاغذ توی یه جایی مثل ورد تایپ میکنم. گفتم جایی مثل ورد چون نیم فاصله رو نمیتونم به همون روش توی ورد رعایت کنم.
اینجا رو خیلی وقت پیش داداش بهم معرفی کرد، وقتی که بهش گفتم میخوام یه وبلاگ بسازم تا خودم رو مجبور کنم نوشته هام رو تایپ کنم و به اشتراک بذارم.
شاید اصن برای شروع متن های تایپ نشده و هیچ جا خونده نشده ام رو بذارم، شاید اصن از همین متن حسن آقا که اسمش رو گذاشتم «فاصله گذاری برشت با حسن آقا برایم معنی شد»، شروع کنم. بله، عنوان چیزایی که مینویسم همین قدر طولانی و بی مزه است.
همین دیگه.