Mary·۳ سال پیششب بارانی ، نغمه های تنهایی محمد نوری و رخوت دلپذیر ...شب بارونی، آسفالت خیس، صدای خوردن قطره های بارون به خونه ها و البته صدای پیانو فریبرز حیدری و آواز محمد نوری ... حس میکنم این روزهای زندگیم…
سینا·۳ سال پیشداغآفتاب تیز میتابه. یه پسربچه نشسته رو خاک، یه ذرهبین با دستهی مشکی هم دستش. دهنش بازه و داره میخنده. از توی ذره بینش اگه نگاه کنی، یه مو…
fatemeh dehnamak·۴ سال پیشعنوان چیزهایی که مینویسم همین قدر طولانی است.من عادت دارم به نوشتن با خودکار توی سررسید. بعد تموم شدن ثبت چیزایی که به ذهنم میرسه، تازه شروع میکنم به تایپ کردنشون توی ورد و اونجا متوجه…
متین گرگانی·۵ سال پیشاول مهرصدای سزن* در اتاق میپیچد. پردههای بلند جلوی پنجره تکان میخورند. صدای موتورها و ماشینها، این قیام اصوات آلوده از بیرون هم نمیتو…