روانکاوی حل کردن درد نیست
بلکه تبدیل دردی ناخوادگاه به دردی خوداگاهه
تبدیل به دردی که میدونیم هست و باید با اون رو به رو بشیم
در عین حال ما هنگام رو به رو شدن با این درد هایِ خوداگاه ، دیگه انسانی سه یا چهارساله نیستیم ، بلکه به عنوان انسانی بیست و یکساله با بلوغ روانی بالا با این درد ها رو به رو میشیم
ما درست به همون اندازه سه سالگیمون درد رو حس میکنیم اما با بلوغ روانی و ظرفیت روحی بالاتری با اون رو به رو میشیم
ناخواداگاه همیشه هست حتی وقتی که ما نادیدش میگیریم و نمیخوایم ارامش ظاهری امروزمونو فدای شناخت اون بکنیم
با شناخت ناخوداگاه ما روی اعمال ناخوداگاه تسلط پیدا میکنیم و یا با اون به مصالحه میرسیم
درست مثل تفاوت راه رفتن در تاریکی و روشنایی
مقاومت ما در برابر رو به رو شدن با این ناخوداگاه یک تکنیک روانی برای ارام کردن روان ماست