ویرگول
ورودثبت نام
I'm Fateme
I'm Fateme
خواندن ۱ دقیقه·۲۴ روز پیش

آغاز زندگی یک غروب

پس از مدتی طولانی، با دستانی لرزان شروع به حکاکی کلمات می کنم. با دستانی لرزان هنری را به نمایش می گذارم همانند غروبی در آسمان؛ غروبی که خاتمه یک روز زیباست اما، برای من، یک آغاز دل انگیزست. آغازی از جنس آرامش...

روز های زیادی را سپری کرده ام؛ تلاطم هایی را به چشم دیده ام؛ طوفان هایی را از سر گذاراندم اما، هیچگاه، هیچگاه غروبی برای زندگی ام پایانی به حساب نیامد.

غروبی که ما آن را خاتمه می نامیم برای من آغازی زیبا را به ارمغان گذاشت...

زندگی را از سر گذراندم همانند تمام انسان ها...

اما به آن پایانی ندادم...

نمی دانم اسمش را شجاعت بگذارم یا امید؟ اما این را خوب می دانم که هر چه هست پر از آرامش را برایم به ارمغان گذاشته ...

گاهی غروب یک پایان نیست بلکه، سرآغاز یک شب زیبا و پر از آرامشست...

تقدیم به دوستی که به دنبال سرآغازی زیبا برایم بود...

«الف خ»


به قلم «فاطمه برقعی»


:)
:)


قلمغروبشروعآغاز زندگی یک غروبزندگی
نوشته های من، از اعماق وجودم نشأت می گیرد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید