این گروه از افراد همواره با خودشان احساس بی ارزشی قوی دارند، و همواره خودشان را بسیار غیر قابل قبول و دوست نداشتنی و طرد شده و معیوب می پندارند.
این افراد احساس می کنند فرزند ناخواسته خانواده هستند و حتی در هر جمع دیگری در کنار هر کس دیگری نیز این احساس نا خواستنی بودن را با خود دارند و هنگامی که هر جا دعوا شود و یا اتفاقی بیافتد تصورشان این است که آنها مقصر هستند.
در کودکی، موقع بازی کردن با اسباب بازی دل و روده آنها را بیرون می ریزند، برای اینکه می خواهند ببینند از چه چیزی تشکیل شده و مکانیزم آن به چه صورتی است.
البته اگر دلشان بخواهد می توانند دوباره آن را مثل روز اولش درست کنند.
کمتر اهل بازی های پر تحرک هستند، حواسشان به خودشان است و جذب چیزی میشوند که برایشان جالب باشد.
بیشتر بازی هایی که با آنها بتوانند چیزی را بسازند و یا درست کنند را ترجیح می دهند، مثلا می توانند ساعتها بنشینند و یک پازل بزرگ را کامل کنند.
نسبت به بچه های دیگر محبوبیت کمتری دارند. زیرا زیاده از حد جدی، زیاده از حد حساس، زیاده از حد کناره گیر یا زیاده از حد غیر اجتماعی هستند.
اگر به خاطر هرآنچه که هستند پذیرفته نشوند، به کودکی کناره گیر و در خود فرو رفته تبدیل میشوند، باید با آنها از طریق چیزهایی که میسازند ارتباط برقرار کرد.
همیشه از نحوه ارتباط پدرشان با مادرشان ناراضی هستند و از این بابت درد و رنج زیادی را تحمل می کنند و آرزوی این را دارند که بتوانند تنش ها و تقابلات موجود بین پدر و مادرش را به حداقل رسانده و یا حتی الامکان شدت آن را کاهش دهند. ولی عدم توانایی در انجام این امر منشاء و سرچشمه بسیاری از دردسرها برایش می گردد.
دوران تحصیلی اگر خوش اقبال باشند وسیله ای برای بیان خلاقیت خود پیدا میکنند و مهارت هایشان را رشد میدهند.
اما اگر آزار دیده و طرد شده باشند به نوجوانی غرق در فکر، عصبانی و افسرده تبدیل میشوند که همواره در فکر انتقام است.
او با مشت هایش پاسخ نمیدهد بلکه استادانه نقشه میریزد تا آزاردهندگانش را تحقیر کند.
آنچه او را از خطر یک افسردگی جدی نجات میدهد کار سخت جسمانی است. یعنی انرژی خشم را درون یک کار خلاقانه بریزد.
از نظر هفایسوس تایپها سایر همجنسانش در دنیا و فضایی زندگی می کنند که برای او غریب و ناشناخته است.
در کنار آنها غالبا احساس بیگانگی، کمبود و ضعف می کنند ولی دور از چشم آنها و زیر زیرکی همه کارهایش را مشابه آنها انجام می دهد.
با مردان صاحب قدرت( زئوس )مشکل دارند.
اگر دیگران بخواهند او را تغییر دهند، خشمگین میشود ولی خشم خود را مهار میکند.
در برابر زور مقاومت میکنند.
زنان برای این دسته افراد بسیار اهمیت دارند و میتوانند به او نیرو بدهند یا او را در هم بشکنند.
زیبایی ها و ظرافت ها و هماهنگی هایی در بدن و وجود جنس مخالف او وجود دارد که برایش بسیار با اهمیت و دلپذیر و دوست داشتنی و ارزشمند است و می تواند ساعتهای متمادی با تصویر و ذهنیت آنها با خودش لذت ببرد.
همسرشان همه چیز زندگیشان است و او را می پرستند.
او تنها موجود در جهان هستی است که برای او وجود دارد و می تواند ساعتها و روزها و مدتهای مدیدی را با او بگذراند و حتی فقط به تماشای او بپردازد و یا در فکر او به سر ببرد.
تک همسر هستند و غیرممکن است پس از فوت و یا جدایی از همسرشان وارد رابطه با کس دیگری شوند، در واقع دوست دارند با این غم از دست دادن بمانند و زجر بکشند.
ممکن است در زندگی اش معکوس شدن نقش ها پیش بیاید، یعنی از آنجایی که پول در آوردن برایش مشکل است و اصولا برای پول کار نمی کند، همسرش نان آور اصلی شود.
در تعامل با فرزندانشان با تمام وجود به بچه تعلق خاطر دارند.
اما خشم درونی دارند و می خواهد همه چیز در کنترلشان باشد، درحالی که بچه ها به اقتدار او تن نمیدهند.
منزوی تر از آنست که بتواند راهنمای خوبی برای بچه ها در دنیای بیرون باشد.
هنرمندانی هستند که اثر هنری خلق می کنند(معمولا کارهای دستی و صنایع دستی)، مجسمه سازی، نقاشی، نجاری، طلاسازی،کفاشی، از کارهایی است که بهش علاقه دارند و تمام احساسشان را در خلق اثر هنریشان دخیل می کنند، این افراد هنرمندانی هستند که کارهایشان پیام دارد و هر کاری که خلق می کنند ، خودشان را در آن کار می بینند و به واسطه این مصنوعاتشان خود را از نظر روانی و احساسی تخلیه می کنند.
وقتی مجسمه ها و نقاشی هایشان را می فروشند، انگار دارند جانشان را و یا قسمتی از وجودشان را می فروشند و از دست می دهند و مصنوعانشان را هم چون فرزند دانسته و به آنها تعلق خاطر دارند.
از هر کاری، فقط یکی درست می کنند و نمی توانند روی تیراژ، تعداد و یا به صورت سری کاری، کاری را انجام دهد، چون هر کاری که درست می کند بر اساس برون ریزی احساس درونی اش در هر لحظه است، بخاطر همین هم هر کارش منحصر بفرد است و معمولا کارهای هنریش هم به اسم عناوین تجربیات زندگی اش هستند.
همچنین صنعتگرها و مکانیک های توانمندی هستند، به سرعت و با دیدن یک قطعه فلزی می توانند آن را تولید کنند و یا با دیدن یک ماشین می توانند عیب آن را به سرعت تشخیص دهند و برطرف کنند.
به خاطر پول کار نمی کنند، هنگامی که دارند یک اثر هنری خلق می کنند برایشان مهم این است که آن چیزی شود که دلشان می خواهد و قیمتش خیلی مهم نیست، حتی ممکن است بتوانید بسیار پائین تر از قیمتی که ابتدا با او توافق کرده بودید، آن را بخرید.
البته یک مسئله ای را هم در نظر داشته باشید که ممکن است لج کند و اصلا کار را به شما نفروشد و یا حتی به هیچ کس دیگری هم نفروشد!
اغلب برای کار کردن ترجیح می دهد در کارگاه خود و یا تنها باشد و از کار کردن در محیط های شلوغ اجتناب می کند.
هفایسوس ها تعمیرکارهای قابلی هستند و به راحتی هر چیزی را که خراب می شود، درست می کنند. هر وسیله برقی و یا هر قسمتی از تاسیسات خانه که خراب می شود، آنها به خوبی از پس تعمیر کردنشان بر میآیند و می توانند آنها را حتی از اولش هم بهتر و سالم تر درست کنند.
هنگامی که در جایگاه کارمند قرار می گیرد، روسا را آدمهای نفهم و از نظر شخصیتی کوتوله می دانند و همیشه تعجب می کنند که چطوری اینها را به عنوان رئیس انتخاب کرده اند.
گاهی مواقع نقشه هایی در ذهنشان طراحی می کنند که دودمان رئیسشان را بر باد دهد و البته که توانایی عملی کردن آنها را هم دارند ولی بعضا صرفنظر کرده و رهایش می کنند.
درون گرا و شدیداً عاطفی هستند و برای آنها سخت است که احساساتشان را مستقیماً بیان کنند.
معمولا در درونشان احساس رنجش و درد درونی دارند و از صحبت کردن در مورد آنها عاجزند و غالبا این احساسات را با خود حمل می کنند و از حرف زدن در مورد ناراحتی هایشان خودداری می کنند.
حتی در هنگام خشم به جای داد و بیداد کردن، در خود فرو می روند و به فردی عبوس تبدیل می شوند.
چون نسبت به رویداد ها احساسی شدید دارد ولی چیزی بیان نمی کند فضای اطراف او سنگین است، و این مطلب اور ا به مردی قوی، ساکت و عصبانی بدل می کند که احساس ناتوانی درونی دارد.
در جمع ها خودشان را مسخره می کنند و به این ترتیب جلوی مسخره شدن توسط دیگران را می گیرند، حتی شاید خیلی خوب باشند ولی به دلیل عدم اعتماد به نفس، خودزنی می کنند و دوست دارند دیگران به آنها بگویند که تو خیلی هم خوبی!!
اما متاسفانه عدم عزت نفس، مانع از شنیدن و یا پذیرش صحبتهای دیگران می شود.
خیلی از چیزهایی را که دیگران نمی فهمند را به خوبی و به راحتی می فهمند.
دیگران فکر می کنند که او همیشه سرش به کار خودش جمع است و همه چیز را نمی بیند و متوجه نمی شود ولی او همه اتفاقات و آنچه که در پیرامونش می گذرد را با جزئیات فهمیده و در جریان همه آنها است.
بسیار یکدنده و لجباز هستند و هیچگاه تسلیم هیچ کس و هیچ چیز نشده و در این زمینه حقیقتا بی رقیب هستند.
از زجر کشیدن لذت می برند، چون از هر زجری که می کشند، انرژی کسب می کنند که به درون خودشان بروند و به خلق یک اثر هنری بپردازند.
بررسی دقیق نوع فعالیت این کهن الگو ها ، نیازمند تحلیل و واکاوی دقیق با در نظر گرفتن شرایط پیرامون و درون فرد است.لیکن ما در این مجموعه مطالب به اختصار به نکات کلیدی و بارز ، که از اهمیت بیشتری برخوردارند خواهیم پرداخت !
برای اطلاع از اینکه شناخت و آگاهی از ویژگی های هر آرک تایپ چه کاربردی در زندگی روزمره مان دارد، حتما پست اول ما در این لینک را مطالعه کنید.
شما می توانید برای آگاهی از تیپهای شخصیتی فعال در خود بر اساس کهن الگوهای شخصیتی پانزده گانه اسطوره های یونانی به این لینک در سایت کیمیای آگاهی مراجعه کنید.