fatemeh ghasemi
fatemeh ghasemi
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

برای پایان سالی که زاییده شدم.

محال است بفهمی امسال چه چیزی به دست آوردم! محال است!

۲۰۲۴ برای من سال معتدلی بود. سالی در میانه عقل و احساس. آرامش و ناآرامی. سالی خالی از گریه‌های از سر استیصال و درماندگی و لبریز از خنده‌های پر از اطمینان و آرامش. سالی مملو از آغوش‌های مختلف. دست‌های گرم و نرم. حمایت‌های باورنکردنی. بوسه‌های سلام و خداحافظی. و محبت‌های بی‌دریغ بی‌دریغ بی‌دریغ.

با این‌حال تمامی این‌ها باعث نشده که این سال را به عنوان بزرگترین دستاورد زندگی‌م بنامم. آنچه مرا برای سالی که گذشت هیجان‌زده کرده؛ تولد کودکی از من بود که مدت‌هایی مدید در انتظارش بودم. تولد من، از منی جدید. دردناک، لذت‌بخش و پر از اضطراب‌های باورنکردنی برای شروع مسیری جدید.

یک شب در میان رویایی صادقه، دیدم که کودکی می‌زایم، بسیار شبیه به بچگی‌م. دست می‌کشیدم روی ابروهای پیوند و پوست سفیدش و چشم‌هایی که به براقی خودم بود. کودک من بودم که همین چندلحظه پیش در فرایندی کاملا واقعی از من زاییده شده بود. صبح که بیدار شدم احساس کردم بخشی از خودم را در خواب جا گذاشتم. حیران و گیج به تعبیر چیزی که دیده بودم فکر می‌کردم. کمی طول کشید تا به یاد بیاورم که در کدام نقطه از زندگی‌ ایستادم. جایی که اضطراب تغییر و رشد، سرتاپایم را بلعیده بود و من داشتم قدم به دنیایی می‌گذاشتم که هیچ هیچ هیچ نمی‌دانستم. اما خوب می‌فهمیدم که برای پایان دادن به این اضطراب، باید واردش شوم. و چه خوب که واردش شدم...

از آن شب بود که کارم شده بود خلوت با این کودک ِ نورس که من بودم. در آغوش گرفتنش. بها دادن به احساساتی که در تمامی این سال‌ها سرکوب کرده بود. خیره شدن به چشم‌های مشکی و دکمه‌ایش و تجربه‌های منحصر به فردی که جز من و او کسی خبری ازشان نداشت. شده بودم مادر خودم. به اندازه تمام روزهایی که مادری کم داشتم. بعد نشستم به نظاره قدم‌های کودک تازه متولد شده در دنیای تازه‌ای که برایش مهیا کرده بودم. کارم شده بود زار زدن در جلسات تراپی از اضطراب راهی که با این کودک جدید و یک‌باره به آغوش‌افتاده شروعش کرده بودم و بعد سفت نشستن و پیش رفتن.

به آرزویم رسیده بودم! تا قبل از ۳۰ سالگی مادر شده بودم. فقط این‌بار به جای هر زایشی، خودم را به دنیا آورده بودم.

محال است بفهمید ۲۰۲۴ چه تجربه عجیبی بود. محال است از آن روزها چیز خوبی روی کاغذ بتوان نوشت. اما نمی‌دانید این چه رخداد عظیمی بود در این ۲۹ سال زندگی. نمی‌دانید.

زایشتولدنوزادخودسال جدید
در بند ِ کلمات و علاقه‌‌مند به کسب و کار با کلمات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید