ویرگول
ورودثبت نام
raha
raha
raha
raha
خواندن ۱ دقیقه·۴ روز پیش

پیکان قرمز#دنده عقب

قرمز بود و تابلو.به پیکان سرخه معروف بود.احتمالا جزو اولین تولیدات خودرو پیکان ایران بود.
پدربزرگم کارمند اداره آموزش و پرورش بود‌ و دقیقا نمیدونم قسطی یا یک جا نقد خریده باشه.
فقط میدونم خودروی جادویی به اندازه مینی بوس جا داشت.
یک سیزده به در ۴ پنج خانواده حدود ۲۰ سر عائله در جنگل و دشت اطراق کرده بودیم.
دایی کوچیکه نابغه که محصول همسر سوم پدر بزرگم بود نیمه شب ۱۳ بدر، یک لیوان از نفتی که برای برپایی آتش به همراه داشتیم را تا قطره آخر یک ضرب نوشید.چطورش رو نمیدونم. اما دو ماشین از سه ماشین بیمار نفتی را راهی بیمارستان کردن
۱۳ نفر ماندیم نیمه شب و ترسیدیم و نگران دایی نفتی- ۱۳ نفر بودیم و پیکان سرخو و راننده همسر سوم پدر بزرگ.#دنده_عقب
خدا میداند چطور ۱۳ نفری جا شدیم از خارج شهر و جاده خاکی و دست انداز و پیچ و خم رد شدیم و اتفاقا به سلامت به شهر رسیدیم.
نگران دایی کوچیکه هم نباشید هم این بار جان سالم به در برد و هم دو بار دیگر که از اسید و بن ب بنزین جرعه ای نوشید.....

آموزش پرورشمینی بوسپیکاندنده عقب با اتو ابزار
۲
۰
raha
raha
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید