الهه·۳ روز پیش#دنده_عقب_با_اتو_ابزارتابستون سال ۷۸ بود. من تازه دیپلم گرفته بودم و بابام قول داده بود که اگه معدلم خوب بشه، منو با پیکان آبیرنگ قدیمیش ببره شمال. اون پیکان ی…
گنجشک·۳ روز پیشپدیدارشناسیِ پیکانِ خستههمه چیز از یک شکست در نگاهم آغاز شد، اما ریشهاش به سالها قبل برمیگشت؛ به بخاریِ خرابِ آن پیکانِ استیشنِ لیمویی که بوی بنزین نیمسوزش، او…
saeed yaghmoori·۴ روز پیشماراتن گواهینامه در دهه ۸۰ماجرای گواهینامه رانندگی گرفتن هر آدمی مثل اثر انگشتش متفاوت و منحصربهفرد است! من هم داستان خودم را دارم.ما پسرها عاشق ماشین هستیم. دهه ۷۰…
رادیو سورن·۴ روز پیشپیکان مغزپستهایراستش دیدن این پیکان هر بار مرا میبَرد به سی سال پیش، و تنها باری که پدرم کتکم زد.
نرجس پوریاوی·۴ روز پیشآشتی با ماشین پیکانتابستان کم کم تمام میشد و بوی ماه مهر میآمد. آن سال، آخرین سال تحصیلی از دوران دبستانم بود و تصمیم گرفتیم مانند هر سال با سرویس به مدرسه…
ملیکا آرانی·۴ روز پیشآبی ترین پیکان!دقیقا نمیدونم چندسالم بود چهار شایدم پنج؛فقط یادمه دنیا خیلی کوچیک تر از الان بود و همه ی دنیای من یه پیکان آبی بود که بابام با همون ژست خو…
سیما سعادتی·۴ روز پیشتهران 28همینطور که با عجله پله ها رو دوتا یکی می کردم تا دیرم نشه، تو ذهنم پر بود از سؤالاتی راجع به اینکه اصلاً سر یه ساعتی رسیدن سرِ کار چقدر بیه…
raha·۴ روز پیشپیکان قرمز#دنده عقبقرمز بود و تابلو.به پیکان سرخه معروف بود.احتمالا جزو اولین تولیدات خودرو پیکان ایران بود.پدربزرگم کارمند اداره آموزش و پرورش بود و دقیقا ن…
کامیشا | Kamisha·۵ روز پیشدنده عقب با پیکانمن ساعت 6:30 صبحِ یک روز برفی، برای اولین بار با مفهومِ « تورم » آشنا شدم.