بیشتر فرهنگی بهنظر میرسد تا بر پایه درآمد، طبقه، نژاد یا ژنتیک باشد.
برخی مشاغل و جوامع درصد بالاتری از درآمد خود را نسبت به دیگران به خیریه اختصاص میدهند. برخی شهرها برای سگها پناهگاه دارند و برخی به رها کردن آنها شهرت دارند. امکان دارد با جامعه آنلاینی مواجه شوید که قدردان تازهواردها بوده و آنها را حمایت میکند، یا تنها با آنها بحث کرده و آزارشان میدهد.
ممکن است با ساحل موجسواری روبهرو شوید که در آن راه دادن و کمک کردن به بقیه یک هنجار بوده یا جای دیگری که موجسواران حاضر هستند به زندان بروند اما به شما فرصت استفاده از یک موج را ندهند.
یک قایق بادبانی قابل احترامتر است از یک جت اسکی. بیصدا، زیبا و برای اطرافیانتان ایمنتر است. زمانیکه انتخاب، آزادانه باشد برخی اولی را انتخاب کرده و برخی دیگر دومی. و در حالیکه میتوان گفتوگوهای کارآمدی درباره مواردی که در بهترین حالت ممکن به نظارهگران کمک میکنند داشت، بسیار واضح است که برخی سازمانها و فرهنگها بیش از سایرین از تاثیر خود باخبر هستند.
طبق تعریف نظارهگران سودی برای ما ندارند. رفتار با دیگران، با احتیاط و منزلت میانبُری برای فروش یا سوددهی نیست؛ بلکه تنها رفتار رایج یک موقعیت است (یا نیست).
عادیسازی رفتارهایی که علاقه داریم اطرافمان باشند بخشی از فرصتی است که در اختیار داریم.
لینک مرجع: https://seths.blog/2022/09/the-treatment-of-bystanders/