سنجش اطلاعرسانی راحت و همچنین هیجانانگیز است.
اما تمرکز بر این موضوع، موجب دور شدن از هدف اصلی میشود.
ممکن است بتوانید آهنگی را از رادیو پخش کنید اما، آیا آن آهنگ آنقدر برای شنوندگان جذابیت دارد که به کنسرت شما بیایند؟
با یک حساب و کتاب ساده میتوجه میشویم، که نمیتوان از طریق تعاملات موقت، یک مسیر شغلی موفق یا یک رستوران یا یک خدمت پزشکی را بنا نهاد. مسیر دشواری پیشِروی بنیادهای خیریهای است که در هر زمان، اندکی پول، آنهم با مراجعه حضوری و مجاب کردن غریبهها جمعآوری میکنند.
ایجاد هیاهو و تبلیغ برای مدتی کارساز بوده اما ماندگار نیست.
یعنی عبارتِ: «شاید برای تو نیست»، نه یک مشکل بلکه ویژگی است.
ما تنها بهدنبال جذب جامعه هدفی خاص هستیم.
وبسایت Purple.space، دو هفته پیش آغاز به کار کرد. صفحه ثبتنام بسیار واضح، هدف آن را توضیح داده و خوشحالکننده است که تنها یکسوم افراد ثبتنامی، فرایند را رها کردهاند.
یکسوم؟ خوشحالکننده؟
بله. چرا که وقتی تنها ۳۵ دصد از افراد، متوجه میشوند که چیزی برای آنها نیست، شما در مسیر یافتن جامعه هدف خود قرار میگیرید.
افرادی که اگر خدمت شما نباشد، جای خالی آن را احساس میکنند. افرادی که بهدنبال ارتباطات، فرصتها یا هر گونه تغییر دیگری هستند که شما به ارمغان میآورید.
جذابیت یک ترفند نیست. جذابیت نشانه تعهد است. افرادی که میخواهند با شما همراه شوند.
قرار گرفتن در گیشه سینما و دریافت امتیاز از منتقدان، تنها به اینخاطر جذاب است که باعث خلق فرصتی میشود، تا هفته دیگر نیز، تعدادی از افراد برای تماشای قسمت جدید بازگردند.