زمانیکه نوبت به اقداماتی برای رفاه عمومی میرسد، دو مشکل بازاریابی وجود دارد.
مشکل اول این است که وقتی جواب میدهد، اقدامات انجام شده را کوچک میشماریم. جهانی متلاشی نشده و ما نیز متوجه نشدهایم؛ چرا که انتظار داشتهایم جهان (هر معنی که برای شما دارد) باید به مسیر خود ادامه دهد. شاید تلاشهای انجام شده تفاوت بزرگی ایجاد کرده باشند اما، ما متوجه ماندگاری خوبیها نمیشویم.
اینکه اگر اقدامی آنطور که ما انتظار داریم پیش نرود، خیلی کم اتفاق میافتد که بپذیریم در صورت دست روی دست گذاشتن میتوانست بدتر هم باشد، مشکل دوم بازاریابی است.
ممانعت از سیگار کشیدن در کافهها جان هزاران نفر را نجات داد. استانداردهای ایمنی خودرو جان بیش از یک میلیون نفر را نجات داد. لایه ازون نسبت به آن زمان در شرایط بهتری قرار دارد و اینطور بهنظر میرسد که خودروها نیز با سوختهایی مانند گاز بدون سرب و یا حتی برق مشکلی نداشته باشند.
با این حال هنوز هم تجدیدنظرطلبها کتاب نوشته و مدعی هستند که رالف نیدر صنعت خودرو را نابود کرده، جوزف مککارتی انسان خوبی بوده و نیازی نیست برای محفوظ بودن حق رای اطمینان حاصل کنیم. نه اینکه تمامی اقدامات و تلاشها جواب دهند اما، اغلب متوجه آنهایی که جواب میدهند نمیشویم.
لینک مرجع: https://seths.blog/2022/08/revisionism/