زمانی که یک کودک شش ساله کودک دیگری را در تنیس شکست میدهد، احتمال اینکه آن کودک تشویق شود بیشتر بازی کند و مربی بگیرد بیشتر است. در نتیجه خیلی زود در تنیس از سایرین جلو میافتد.
وقتی یک گروه موسیقی آهنگی دارد که مقداری توجه در پلتفرم اسپاتیفای به خود جلب کرده، احتمال آنکه در آینده آهنگساز یا حتی ناشری برای همکاری پیدا کند بیشتر است.
زمانی که نظرسنجی یک کاندید در رقابتی خوب شروع شود، احتمال آنکه کمکهای مردمی پیدا کند، توجه مشاوران را به خود جلب کند، تبلیغات کند و ناامید نشود بیشتر است...
واضح است که رقابتهای مبتنی بر کمبودِ بسیاری در فرهنگ ما وجود دارد که به موفقیتهای زودهنگام پاداش میدهد. پذیرش این موضوع (هر چند ناعادلانه یا نامطلوب به عنوان یک مکانیزم مرتبسازی) ما را بهسمت دو مجموعه شگرد متفاوت هدایت میکند:
یک راه جایگزین، بیش از حد سرمایهگذاری و آمادهسازی برای شروع کار است. اگر اولین برتریها پاداش داده میشوند، اطمینان حاصل کنید که شما نیز یکی از آنها باشید. این حتی شامل ورود به مدرسه یکسال دیرتر یا تلاش برای نماینده مجلس شدن به جای مجلس سنا نیز میشود.
مورد دیگر پذیرش این موضوع است که گرچه برتری ابتدایی تصادفی است و اغلب افراد اشتباهی نیز انتخاب میشوند، شما آن را نادیده میگیرید. از میزان منابع خود اطمینان حاصل کرده و تصمیم به توسعه دنبالکنندگان و مهارتهای خود میگیرید؛ صرفنظر از اولین عملکردتان در اولین تعاملاتی که داشتهاید. روز به روز و قطره قطره.
اغلب افراد در تلاش هستند تا هر دو را انجام دهند؛ و میشود گفت که انجام همزمان هر دور به نوعی تضمینی است برای فرسودگی زودهنگامی که به سراغتان خواهد آمد.
لینک مرجع: https://seths.blog/2023/05/compounding-head-starts/