جدایی (و دریافت نشانه هایی در این مورد از طرف مقابل) یک تکنیک مذاکره قوی محسوب میشود.
معمولا وقتی متوجه میشیم که طرف مقابل ما (همکار، مشتری و یا حتی شهروند یک کشور) این امتیاز رو داره که هرلحظه از جاش بلند بشه و بره، به شکل دیگری باهاش رفتار میکنیم.
برای مثال میشه به دستفروشها اشاره کرد. آنها میدانند که تنها فرصت برای فروختن یک کالا همین لحظهاست و بس. این باعث میشه تا به شیوهای متفاوت از یک مغازهدار محصول خود را ارائه کنند.
در مقیاس بزرگتر، شرکت هایی را درنظر بگیرید که تولیدکننده محصولات به اصطلاح بیرغیب هستند. کسب و کارهایی که به نوعی مشتری خود را تهدید به جدایی میکنند.
اما در مقابل تکنیک سازنده دیگری وجود دارد به نام تعهد. وقتی افراد از این موضوع مطلع شوند که متعهد به ساختِ آیندهای بهتر درکنارهم هستند، میتوان مطمئن بود که نتیجه بهتری در انتظار آنهاست.
کسب و کارهایی که به جای تلاش برای گیرانداختن خریدارها با تولید محصولی متمایز از سایر رقبا به فکر جلب رضایت و وفاداری آنها هستند، در آینده نیز، انتخاب های بیشتری برای سرمایه گذاری پیشِرو دارند.
با گذشت زمان ملت ها به این نتیجه رسیدند که برای ارائه یک محصول، باید دو فاکتور مهم را درنظر بگیرند. تعهدپذیری و قابلیت جابهجایی.
در انتها توجه به این موضوع که به کدام یک از این روش ها در حال خدمترسانی به مردم هستیم میتواند منافع زیادی برای ما داشته باشد.