گاهی زندگی آزار دهنده است.
و گاهی حق انتخاب داریم.
آیا چیزی که شما را خشمگین کرده یک موقعیت است یا یک مشکل؟
هر مشکلی راه‌حل دارد. اگر خوب نگاه کنیم آن راه‌حل را پیدا می‌کنیم. حالا ممکن است به پول و تلاش بیشتری نیاز داشته باشد وخطرناک‌تر از چیزی باشد که تصور می‌کردیم. اگر آماده کاستن از محدودیت‌ها باشیم، شاید مشکلات نیز برطرف شوند.
اما موقعیت‌ها راه‌حل ندارند. به همین خاطر به آن‌ها مشکل نمی‌گوییم. شاید محدودیت‌هایی باشد که آمادگی مقابله با آن‌ها را نداشتهباشیم یا ساختار موقعیت غیرقابل تغییر باشد.
می‌توان از سختی ناشی از یک مشکل در جهت انرژی گرفتن برای مقابله با آن استفاده کرد. می‌توان هر لحظه را به موقعیتی برایکنجکاوی و پیشرفت تبدیل کرد.
اما اگر یک موقعیت باشد چه؟ آن زمان دیگر خشمگین شدن یک انتخاب است. اگر به شما کمک می‌کند که عصبانی شوید، پس لذتش راببرید. اگر نه، چرا اصلا فکر خود را درگیر می‌کنید؟
گرسنگی و خستگی منشا فیزیکی دارند. اما آزرده خاطر شدن ترکیبی مبتنی‌بر انتظارات و داستان‌هایی است که برای خود روایتمی‌کنیم. داستان نیز قابل تغییر است. اگر تلاش کنیم.
