فعالیتهای پویا مانند سخنرانی، ورزشهای تختهای و مدیریت، همه ویژگی مشترکی با دوچرخهسواری دارند: با ماهر شدن راحتتر میشوند.
اولین خطایی که اغلب مرتکب میشویم این است که امکان ندارد کسی (حتی خودمان) در دوچرخهسواری خوب باشد؛ چرا که دوچرخهسواری سخت است. چنین باوری آن هم وقتی مهارتی نداریم بسیار رایج است.
خطای دوم از آنجایی شروع میشود که میگوییم آنهایی که ماهر هستند ذاتا با استعداد بوده و با آن مهارت به دنیا آمدهاند. اما اینطور نیست. بلکه مهارتی را کسب کرده و به آن عادت کردهاند.
میان این دو عبارت که «او در سخنرانی افتضاح است» و «او هیچوقت در سخنرانی پیشرفت نمیکند» تفاوت است.
همچنین میان دو عبارت «او رهبر خوبی است» و «برای راهنمایی و رهبری زاده شده است».
اغلب دو مرتبه متوجه این فعالیتها میشویم: وقتی افراد کمی در آنها خوب هستند و دیگری زمانی که اغلب آن مهارت را دارند. این شامل شما نیز میشود.