دو نوع رخداد وجود دارد.
یکی آن است که اغلب در موردش صحبت میکنیم. رخداد تخیلی مربوط به دو حادثهای که انتظار وقوعش را نداریم. رویارویی ناگهانی با هماتاقی دیرینه خود در دانشگاه، در سن ۷۲ سالگی و هنگام بازی بولینگ یک تصادف است. وقتی یک متخصص جهانی بازی کامپیوتری مبهم Discs of Tron، نمونهای دستنخورده از بازی را در نزدیکی خانه مادر خود پیدا میکند... ما همهنوع دلیل و منطقی برای این رخدادها از خود ابداع میکنیم؛ در صورتی که همه تنها رخدادهایی تصادفی هستند.
نوع دیگر به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است. این همان زمانی است که دو رخداد نامرتبط را با یکدیگر اشتباه میگیریم به این دلیل که، از نظر زمانی نزدیک به هم بودهاند. اگر در حال نوشیدن اولین کامبوچا خود باشید، زمانیکه متوجه شوید گربهتان مرده است، این امکان وجود دارد که در آینده، دیدن جعبه کامبوچا برایتان ناراحتکننده باشد. دو رخداد هماهنگ.
همزمان با سرعت گرفتن زندگی و ورودیهای ما، وجود غرایزی سریع یا توقعاتی نامرتبط با ماهیت اولیهشان از همیشه آسانتر شده است.
این یکی از دلایلی است که بازاریابان سخت تلاش میکنند تا محصولات یا تبلیغات خود را در زمانی از زندگی ما به نمایش بگذارند، که احتمال برقراری ارتباط با عواطفی که به مصرفگرایی منتهی میشود بیشتر باشد. این نه یک رخداد تصافی، بلکه تنها واقعهای از قبل پیشبینی شده است.
بهنظر آشنا نیست؟
لینک مرجع: https://seths.blog/2023/07/pavlonian-coincidence/