رسیدن به، خواستن و اجبار به چیزی، همه و همه طناب گره خورده بیپایانی هستند.
چه میزان از زمان خود را صرف هر یک میکنیم؟
الزام معمولا بر عهده شخص دیگری است. کاری که ما ملزم شده برای سیستم یا مردم داخل آن انجام دهیم.
رسیدن به چیزی، بیشتر مرتبط با چشمانداز است. اعتماد، سلامتی، نفوذ و برتری که به ما اجازه انجام یکسری کارهایی را میدهد که دیگران امکانش را ندارند.
و خواستن یک انتخاب است که اغلب هدر میرود. زمانیکه روز به پایان خود نزدیک میشود و تمام وظایف خود را انجام دادهایم، انتخاب چگونگی سپری/گذراندن/هدر دادن دقایق بعدی اغلب یا به وقت تلف کردن میرسد و یا سرگرمی.
راز داستان با تشخص این موضوع که وظایف دسته رسیدن، همان لحظههای گرانبهای خواستن هستند (اگر خودمان انتخاب کنیم)، شروع میشود. و اگر مراقب بوده و برای فردا برنامهریزی کنیم، میتوانیم به نقطهای برسیم که دیگر موضوعات دسته الزام به چیزی تبدیل میشوند که میتوانیم مشتاقانه به استقبالشان برویم.
وقتی هر سه هماهنگ با یکدیگر باشند پیشرفت حاصل میشود.
لینک مرجع: https://seths.blog/2023/01/get-want-have-to/