در سابق برای ساخت یک آلبوم موسیقیِ خوب که به لیست ۴۰ آهنگ برتر راه پیدا کند باید یک میلیون دلار هزینه میشد. امروزه میتوانید در اتاق خواب خود چنین آلبومی را درست کنید.
برای ساخت یک تبلیغ تلویزیونی، هر یک دقیقه نزدیک به یک میلیون دلار هزینه میبَرد...
ساخت یک سرویس ایمیل برای بازاریابی اجازهای در سال ۱۹۹۶ به همین اندازه هزینه میبُرد.
همچنین برای ساخت وبسایتی که بتواند ترافیک زیادی را تحمل کند یا شبکه اجتماعی که یک میلیون کاربر جذب کند به یک میلیون دلار دیگر نیاز بود.
امروزه همه این موارد بسیار ارزان هستند.
اولین واکنش یک بازاریاب قدیمی به این موضوع، احساس آسودگی از این بابت است که امروزه چقدر ابزارهای مختلف ارزان شدهاند.
اما حقیقت ماجرا این است که کاهش هزینه نشان میدهد قیمت یک مانع نیست. و هنگامی که زمان ایجاد پیام، فیلم، موسیقی، وبسایت و کتاب شما فرا برسد، متوجه خواهید شد که سایرین نیز در حال انجام همین کار هستند.
با این حال بعد از گذشت بیش از یک دهه فشردهسازی این شکاف عظیم، بازاریابهای بزرگ و بازیگران صنعت هنوز به گونهای رفتار میکنند که انگار این شکاف هنوز وجود دارد؛ و انگار که سازههای «حرفهای» آنها تنها برای توجه با یکدیگر در رقابت هستند.
فراوانی موجب ایجاد نوع جدیدی از کمبود میشود.
لینک مرجع: https://seths.blog/2022/03/the-million-dollar-gap/