Godin Farsi
Godin Farsi
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

فرهنگ، دقت و تایپوگرافی

از زمانی‌که اولین بار، چهل سال پیش طراحی و اجرای خود را به ثمر رساندم، شیفته چگونگی تنظیم نگارش شده‌ام. کاری که ترکیبی است از تکنولوژی، هنر، سیستم‌ها، فرهنگ و بیش‌تر از همه تصمیم‌گیری برای تلاش در جهت رسیدن به هدف نهایی.

[این پست، پستی طولانی است. می‌توانست یک پادکست باشد اما چندان مناسب محتوای صوتی نیست].

وقتی هواپیماها شروع به جابه‌جایی مسافران کردند، نیازی به علامت‌گذاری حس شد. برای مسافران و خلبان‌ها. هنگامی که نشستید کمربند ایمنی خود را ببندید. چرا تمامی حروف این عبارت بزرگ است؟ حدس من این است که در زمان آغاز هوانوردی، ماشینی که نشانه‌های کوچک فلزی را با آن می‌ساختند تنها ظرفیت رسیدگی به ۲۶ حرف را داشته و آن حروف نیز تماما بزرگ انتخاب شده‌اند. مسلما با گذشت زمان تکنولوژی نشانه‌گذاری بهبود یافته اما هنوز به حروف تماما بزرگ وفادار مانده‌ایم. چرا که نشانه‌گذاری‌های هواپیما باید به این شکل باشند؛ حتی اگر خواندن‌شان دشوارتر باشد.

تایپوگرافی یک نشانه و نه راهی برای چیدن حروف بر یک صفحه است.

پیش از آن‌که نگارش مکانیکی توسط ماشین‌چی‌ها در زیرزمین مجلات صورت گیرد، نگارش حروف به‌شکل دستی توسط راهبه‌ها انجام می‌شد. در نتیجه شاهد فاصله‌گذاری زیبای حروف، قرار گرفتن حرف 'a' بر زیر حرف 'W' بودیم. کاری نیازمند تلاش بسیار که نتیجه مطلوبی ارائه می‌داد. نه به این خاطر که مغز شما خواستار فاصله میان حروف است؛ بلکه به این خاطر مطلوب است که برای ما، نشانه چیزی در تعامل با اعتماد به نفس و دقت است.

وقتی متوجه جادوی فاصله‌گذاری شویم، دیگر نادیده گرفتن میزان بی‌توجهی دیگران غیر ممکن می‌شود...

تایپوگرافی دوران طلایی بسیاری داشته اما دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی ترکیبی از تولید انبوه مخاطره‌آمیز (در تبلیغات و رسانه) و نوآوری در حروف‌چینی را شاهد بودند؛ به این معنی که به‌جای استفاده از چاپ فلزی دست‌ساز، بازاریاب‌ها می‌توانستند به‌سادگی هر چیزی که تصور کنند را مشخص کنند. همچنین به این معنی بود که به‌جای تلاش یک نفر بر روی سند، یک کمیسیون روزها و هفته‌ها صرف کلنجار رفتن به ظاهر یک تبلیغ یا چیدمان مجله تایمی می‌کند که قرار است هر هفته پیغام درستی را به میلیون‌ها نفر برساند.

صاحب‌نظران اطمینان داشتند که معرفی رایانه‌های مَک تمامیت این فرایند را نابود می‌کند. حالا که هر فردی قادر است نوع نگارش خود را تنظیم کند، همه دست به کار می‌شوند. در نتیجه رزومه‌ها شبیه به نوشته‌های پولی، فونت کُمیک سنس تبدیل شده به یک شوخی که توسط برخی جدی گرفته می‌شود و افرادی مانند دیوید کارسون که به یک نوع نگارش بهای بسیاری می‌افزایند.

در عوض رایانه‌های مَک و پرینترهای لیزری بهترین نمونه از کیفیت نگارش را بهبود دادند. بار دیگر فرهنگ در ترکیب با تکنولوژی چرخه جدیدی به‌وجود آورد. حالا تیم‌های کوچکی از افراد که در حال کار کردن بر روی پروژه‌های کوچکی هستند نیز ممکن است از نوع نگارش آزرده خاطر شوند. حالا هم‌زمان با افزایش دسترسی‌پذیری و تنوع تایپ‌فیس‌ها، امکان تنظیم نوع نگارش‌های بیش‌تر و زیباتر ممکن شده بود. اگر در صنعت یا بخشی کار می‌کردید که استاندارد آن نیازمند بیان دقیقی از طریقه نگارش بود، دیگر هم امکان‌پذیر و هم مورد انتظار بود.

نوع نگارش خوبِ بیش‌تر و بسیاری نگارش ضعیف.

سپس تلفن‌های هوشمند از راه رسیدند.

در نتیجه فرهنگ نگارش دست‌خوش تغییر شد. اگر ماوس یا کیبورد نداشته باشید، اگر صفحه نمایش‌تان اندازه یک دسته کارت بازی باشد، احتمالا چندان دقتی به تایپوگرافی نخواهید داشت. هر چه که به‌طور پیش‌فرض است را استفاده می‌کنید. آن‌قدر تولید محتوا زیاد شده که دیگر زمانی برای جلسات، برای مراقبت، برای هوشیاری نیست. گفتار به متن، تایپ کردن با انگشت شست، عکس گرفتن و فشردن دکمه ارسال.

فرهنگ تغییر می‌کند. امروزه ظاهره اصالت بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد. و یک راه برای انجام این کار این است که مغرور نشویم از فونت‌هایی که ما را یاد مهارت‌مان می‌اندازند یا فاصله‌گذاری که به ما یادآوری می‌کند، زمان گذاشته‌ایم تا کاری بیش از حداقلِ خودکار انجام دهیم.

و این موضوع پایدار نمی‌ماند. زیرا چرخه ادامه دارد.

گفته می‌شود که می‌توان اطلاعات بسیاری از دست‌خط یک نفر استخراج کرد. زندگی حرفه‌ای و دست‌خط من همیشه مشمول یک کیبورد بوده است. می‌دانم که افراد، ما را بر اساس ظاهر واژگانی که استفاده می‌کنیم قضاوت می‌کنند؛ حتی اگر عامدانه نباشد.


لینک مرجع: https://seths.blog/2023/01/culture-care-and-typography/

روزنوشتهست گادینفرهنگتایپوگرافیتولید محتوا
روزنوشته‌های ست گادین به فارسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید