اگر حرفه شما برپایه تشخیص و انتخاب است، تصور این موضوع که کاری بیشتر از تصادفی حدس زدن انجام میدهید، میتواند مفید باشد.
پذیرش دانشگاه.
چراغ سبز برای آغاز یک فیلم.
انتخاب سهام.
انتشار یک کتاب.
دادهها و اطلاعات خیلی کمک میکنند، اما تا زمانیکه بدتر انتخاب کردن یک گزینه باشد، تقریبا غیرممکن است بهتر از میانگین عمل کنیم.
همانطور که ویلیام گلدمن میگوید: «هیچکس همهچیز نمیداند».
برای یک دانشگاه که انتخاب دانشجویانش بصورت گزینشی است، خیلی صادقانهتر و کارآمدتر است اگر به تک تک افرادی که واجد شرایط هستند نامهای فرستاده و بگوید: «شما پیشنیازها را دارید، اما از آنجا که موقعیتهای ما محدود است بهناچار باید بصورت تصادفی انتخاب کنیم.»، زیرا واقعیت این است که انتخاب تصادفی دانشجویان یک کلاس به اندازه هرنوع سازوکار دیگری برای انتخاب کارآمد است.
پس اگر شما برای آن دانشگاه انتخاب نشدید، نگران نباشید. چرا که آن دانشگاه گزینه بهتری برای چگونگی انتخاب، پیشروی خود نداشته است.
لینک مرجع: https://seths.blog/2020/04/dont-know-cant-know/