راهکارهای تاکتیکی میتوانند استراتژیهای مفید را تضعیف کنند.
دانستن اهداف و دلیلتان برای بازی، بهترین راه برای دوری از مشکل است.
تفکر تاکتیکی ما را مجبور میکند موثر فکر کنیم. همانطور که میگویند: «بهترین واکنش یا پاسخ شما در این موقعیت چیست؟».
روش راهبردی سوال متفاوتی میپرسد: «آیا شرکت در این بازی تاکتیکی مشخص من را به دلیل اولیهام برای شرکت در آن نزدیکتر میکند؟».
استراتژیها تغییر نمیکنند. آنها بر کسی پوشیده نیستند. اهمیتی ندارد اگر همراهان یا مخالفانتان استراتژی شما را بدانند.
از طرفی دیگر تاکتیکها اغلب تغییر کرده و معمولا بهتر است مخفی نگهداشته شوند.
پس چرا انقدر به تاکتیکها علاقه نشان میدهیم؟
در ابتدا چون استراتژیها میتوانند ترسناک باشند. اگر چیزیکه میخواهیم و راهی که امیدوارم از طریق آن به هدفمان برسیم را بیان کنیم، دو اتفاق میتواند رخ دهد: ممکن است شکست بخوریم و نا امید شویم یا موفق شویم و بترسیم.
تنها واکنش نشان دادن از طریق مشارکت در تاکتیکی که جهان به ما ارائه داده راحتتر است. میتوانید تمام روزهای خود را صرف هیچ کاری جز بازی کردن با تاکتیکها نکرده و هیچگاه متوجه نشوید که حتی یک استراتژی هم نداشتهاید.
چه میخواهید؟ دنبال اِعمال چه تغییر هستید و چگونه میخواهید روزهای خود را سپری کنید؟ چگونه به جایی که میخواهید میرسید؟
درک این موضوع که در چه بازی قرار نیست شرکت کنید قدمی درست در مسیر فهمیدن استراتژیتان است.
نامربوط اما جالب از نظر زمانی: مطلبی از ۱۳ سال پیش در مورد گردهماییها، و پادکستم در این هفته موضوع مشترکی دارند.