سه جریانی که بسیار در تبلیغنویسی استفاده شدهاند و باید از آنها فاصله بگیریم. دو مورد اول:
عنوان «چرا» برای مقالاتی که به چرایی پاسخ نمیدهند.
عنوان «چگونه» برای مقالاتی که چگونه انجام دادن کار را به شما یاد نمیدهند.
توضیح چرایی دشوار است و به همین خاطر نیز ارزشمند است. افراد علاقه به درک مواردی دارند که برایشان گمراه کننده است و از همین جهت عبارت «چرا» را جستجو میکنند و بر روی منابع به ظاهر معتبری که پاسخی دادهاند کلیک میکنند. حتی روزنامههای بزرگ نیز از این راه برای جلب توجه استفاده میکنند. اما موجب تاسف است که روش قابل اعتمادی نیست.
و عبارت «چگونه» با وجود سادهتر بودن اما، همچنان با مشکل مشابهی روبهرو است.
همزمان با سرعت گرفتن هوش مصنوعی و مدلهای زبانی، این عنواین دیگر نه تنها تقلبی بلکه بیهوده شدهاند. به راحتی میتوانید پرسشهای «چرا» و «چگونه» خود را از هوش مصنوعی بپرسید و احتمالا پاسخ بهتری دریافت کنید. در نتیجه رقبای اندک هوش مصنوعی باید بسیار حواس جمع باشند.
جریان سوم اما مخربتر است. روز پیش ایمیلی از یک فرد بنیانگذار محترم دریافت کردم که در هر سه خط آن ادعا یا تعهدی نهفته بود. عناوین ویدئوهای یوتوبی ارسال شده همه از جنس تبلیغات بود. غیرممکن است چنین چیزی در حقیقت نیز اتفاق بیفتد و باعث شرمساری است. زیرا در اصل، حقیقت است که اهمیت دارد.
فشار موجود واقعی است. اینگونه بحث میکنند که اگر از جریانها پیروی نکرده و عقب بمانید («از این راز عجیب شگفتزده خواهید شد!») کسی به سراغ شما نیامده و شکست میخورید.
اما شواهد چیز دیگری میگوید. این اعتماد است که کمیاب است و نه توجه.
همیشه میتوان هیاهویی موقت برای جلب توجه به پا کرد. اما چنین چیزی برای جلب اعتماد ممکن نیست.