اصطلاحی باب شده توسط Lana Swartz، در مقاله مهم او با موضوع رمزارزها.
یک کلاهبرداری، همیشه همراه با یک تراکنش است. در کلاهبرداریهای قدیمی، فرد کلاهبردار دروغی گفته و خریدار، با یا بدون مراقبت، به او باور کرده و همه چیزش را از دست میداد. لوبیا سحرآمیز میخرید؛ اما رشدی در کار نبود.
اما کلاهبرداریهای مدرن، به شکل شبکهای است. یا در شرایطی قرار دارید که احتمال رخداد کلاهبرداری بسیار پایین است (بهخاطر امکان بزرگنمایی که رسانهها و دیگر نیروها در اختیار شخص کلاهبردار میگذارند)، یا بهخاطر اینکه، خریدارِ زود باور، حس کرده که گرفتار نوعی ترفند پانزی شده است، اما ادامه میدهد؛ چرا که فکر میکند میتواند گذر کرده و نفر بعدی را گرفتار کند.
اگر فردی با باور سوددهی و بدون در نظر گرفتن ارزش حقیقی، یک NFT خریداری کند، در واقع گرفتار یک کلاهبرداری شبکهای شده است. فرایندی که بدون داشتن جامعهای همباور، امکانپذیر نیست.
احتمالا، انکار تغییرات اقلیمی نیز نوعی کلاهبرداری شبکهای باشد. اگر این امکان را دارید که نفت استخراج کنید، محصولات مُد ارزان قیمت بفروشید یا از گوشت ارزان قیمت یارانهای سود ببرید، فقط و فقط به این خاطر است که دیگران در اشتراکگذاری چشماندازی کوتاهمدت در جهان، به شما ملحق شدهاند. دیر یا زود (احتمالا زود)، توهم از بین رفته و همه ما تنها میمانیم.
در یک جهان آگاه و منطقی، میتوان به وضوع متوجه کلاهبرداریهای شبکهای شد و قبل از آنکه از کنترل خارج شوند، چارهای اندیشید.
افسوس که جایگزین، چیزی است که Swartz آن را کلاهبرداری مینامد: «اگر با یک ترفند پانزی روبهرو هستید، جلوتر از بقیه حرکت کنید».
پ. ن: جمعه سیاه یک کلاهبرداری شبکهای است.
لینک مرجع: https://seths.blog/2023/11/the-network-scam/