کمبود نصیحت
امروزه بیش از هر زمان دیگری اطراف ما پر شده است از حکمت و نصیحت خوب.
با اینحال هنوز علیرغم فراوانی موجود، مردم اغلب در جستجوهای خود برای یک موقعیت شغلی، عرضه محصولات یا حتی برنامهریزی یک مهمانی دچار خطا میشوند.
این موضوع سه دلیل ممکن است داشته باشد:
- ممکن است نصیحت خوبی نباشد یا معتبر بهنظر نرسد. تشخیص یک نصیحت خوب از نصیحتی نهچندان خوب کار دشواری است. در نتیجه شاید راهحل در نادیده گرفتن باشد.
- نصیحتی ممکن است برای «فردی» کارساز بوده اما در مورد ما اینطور نباشد. هر چه باشد، نصیحتکننده بهسختی ما را میشناسد؛ هم ما مورد خاصی هستیم و هم موقعیت. صرفنظر از اینکه یک نصیحت خوب اغلب محافظهکارانه و به قصد حفظ وضع موجود است. موضوعی که برای هیاهوکنندگان چندان مفید بهنظر نمیرسد.
- فردی که به نصیحت نیاز دارد، ممکن است بهدنبال نصحیت نباشد. شاید اطمینانخاطر تنها خواستهاش باشد. اطمینانخاطری که میگوید غرایزش درست است و تنها اوست که میتواند تفاوت ایجاد کند. البته که اطمینانخاطر بیهوده است (چرا که نیازمند تجدید مداوم است) اما باعث نمیشود مهمترین مورد این سه دسته نباشد.
ما با کمبود نصیحت مواجه نیستیم. تنها کمبود ما در انتخاب و کاربرد است.
لینک مرجع: https://seths.blog/2022/08/the-advice-gap/