گفتار | Goftar
گفتار | Goftar
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

مکتب واسوخت در اشعار فارسی

مکتب واسوخت در اشعار فارسی
مکتب واسوخت در اشعار فارسی

مکتب واسوخت چیست؟

واسوخت در لغت‌نامه‌ی دهخدا به‌معنای بیزاری و رویگردانی از معشوق است؛ در این مکتب شعری، شاعر دیگر از معشوق خود روی‌گردان شده و ناز او را نمی‌خرد و به‌جای ستایش معشوق خود این‌بار به سرزنش او می‌پردازد. عاشق در این مرحله بی‌وفایی معشوق را با بی‌وفایی و گلایه پاسخ می‌دهد.

بسیاری آغازگر مکتب واسوخت را شمس‌الدین محمد وحشی بافقی، شاعر نامدار دهه‌ی دهم، می‌دانند اما پیش از آن سعدی نیز اشعاری در مکتب وا سوخت داشته است.

نمونه هایی از مکتب واسوخت در اشعار وحشی بافقی :

دل نیست کبوتر که چو بر خاست نشیند/ از گوشه‌ی بامی که پریدیم پریدیم

و یا :

همه رنگ حیله بینم پس پرده‌ی فریبت / برو ای دو رو که هستی ز گل دو رو دو رو تر‌

نمونه‌ی دیگری از مکتب وا سوخت را در شعر فروغی بسطامی، غزل‌سُرای بزرگ دوران قاجار ، که خشم از معشوق را به بلندی برده است می‌بینیم!

انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید / آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
واسوختشعرادبیاتوحشی بافقیسعدی
پلتفرم تخصصی ادبیات، فلسفه و علوم اجتماعی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید