علی دادپی: دن کیشوت را خواندهاید؟ داستان اشرافزاده فقیر و متوهمی که لباس رزم میپوشد تا داستانهای حماسی را زنده کند. برای او دنیا همان است که شاعران و نویسندگان داستانهای پهلوانی ترسیم کردهاند: دیوها و اهریمنان سیاهدل، راهزنان و جادوگران و البته شاهزاده خانمهای زیبا و اسیر پلیددستان که منتظر شهسواریند تا نجاتشان بدهد. اشرافزاده فقیر ما از خانهاش و از دهش بیرون نرفته است، از دنیا بیخبر است. شاید با معیارهای ما آدم روشنی هم به حساب بیاید. اشکال کار دن کیشوت در این نیست که نیکسیرت نیست (که هست)، در این است که افسانهها را باور کرده و به قول ما توهم زده.
دن کیشوت وقتی آسیابهای بادی را میبیند آنها را دیو میانگارد و به آنها حمله میکند. البته آسیاب بادی دیو نیست ولی نیزهاش در پرههای آسیاب گیر میکند و از اسب به هوا بلند میشود و به زمین کوبیده میشود. و البته که او فکر میکند که این دیوها بودهاند که او را به زمین کوبیدهاند نه یک ماشین بادی.
داستان دن کیشوت سرگرمکننده است و هنوز لبخندی از یادآوریش به لب میآید. اما دن کیشوت تنها در شاهکار سروانتس نماند. تاریخ پر از دن کیشوتهاییست که به اتکای افسانههایی که ذهنشان را در کتابخانههای بسته پر کرده است نیزه بر میدارند و سوار بر اسب به دنبال بختشان میتازند. آدمهایی که فارغ و جدا از دنیای واقعیتها بدنبال آن چیزهایی هستند که در کتابها و افسانهها خواندهاند و در دنیای موهومی به دنبال دیوهای پلیدی هستند که قرار است شکستشان بدهند. وقتی به ایشان گوش میدهیم از هوش و معلوماتشان شگفتزده میشویم. آنها مطالعه کردهاند و دنیایی غیر از دنیای ما دارند. شاید حتی فراموش کنیم که واقعیت دنیا چیست. ولی خیلی زود وقتی پا در رکابشان به آسیابهایی حمله میکنیم که قرار است گندممان را آرد و تبدیل به نان کنند از زین اسب خیال به هوای کشیده میشویم و به زمین سخت واقعیت کوبیده میشویم.
این روزها دوباره دن کیشوتهای زیادی را میبینم که از افسانهها و دیوها میگویند ولی حرفهایشان هر چند هوشمندانه به همان بیهودگی حمله به آسیابهای بادیست. کسی انگار در بند دنیای واقعیات نیست. یا پشت سنگر ارزشهایی که رعایتشان نمیکنند پناه گرفتهاند، یا از موجوداتی حرف میزنند که در دنیای واقعیت وجود ندارند. برای شنوندهای که پنجره ذهنش را بسته است و نیازی به تعامل با دنیای اطرافش ندارد، شاید این حرفها هیجانبرانگیز باشد، ولی آن کس که گندم میکارد میداند آسیاب بادی به چکار میآید و دیو نیست.
سایر مطالب:
★ آمریکا کجاست؟ س.س. پاسخ میدهد!: بررسی تحلیل یکی از کیبوردفرسایان ویرگول در خصوص افول و نابودی آمریکا ۱ سال پیش خواندن ۴ دقیقه
★ الگوی عادلانه برای سربازی: ایجاد امنیت یک وظیفه عمومی است که همه باید بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در آن نقش داشته باشند. ۱ سال پیش خواندن ۴ دقیقه
★ اثر انقلاب ۵۷ در اقتصاد ایران: روشنفکران انقلابی ثروت را معصیت، و فقر را مزیتی شمردند و به جای تلاش برای تولید ثروت، دائم به توزیع ثروت اندیشیدند ۱ سال پیش خواندن ۱۵ دقیقه
★ پوتین خیلی خیلی استرس داشت: خبرگزاری فارس میگوید پوتین استرس داشت. شما هم بگید داشت!!! ۱ سال پیش خواندن ۲ دقیقه