"ذهن ما تمرین دیده روی فیسبوک و توییتر و اینستاگرام و اینجور مطالب کوتاه و کوچولو. در نتیجه من هم اومدم با کتابها مثل مطالب کوتاه وبلاگ یا پستهای فیسبوک و اینستاگرام برخورد کردم. یعنی خودم رو مجبور نکردم هیچ کتابی رو تموم کنم. الان هر وقت کتاب خوبی رو بهم معرفی میکنن میرم میخرمش. همزمان ۱۰ تا ۲۰ کتاب رو در دستِ مطالعه دارم. از این کتاب میرم به اون یکی، در نتیجه هرجا که یک کتابی برام کسلکننده شد، میپرم روی بعدی. بعضی وقتها کتابی رو از وسطهاش شروع میکنم چون یه پاراگراف چِشَم رو میگیره و از همونجا ادامه میدم. هیچ اجباری هم ندارم که کتاب رو تموم کنم. خلاصه که با کتابها مثل اطلاعات سَبُکِ موجود در اینترنت برخورد کردم و یهو متوجه شدم که کتابها به بخشی از روزمرهم تبدیل شدن." نوال راویکانت
خب قبل اینکه شروع کنم بهتون بگم که اولا سعی کنین با این کنار بیاین که من خیلی خودمونی نوشتم متنم رو چون حوصله و وقت نداشتم و دوما اینکه تعصباتتون رو یه ماچ آبدار کنید بزارید کنار که بریم سر مطالب.
این روزا اطلاعات تولیدی فوق العاده زیاد شده و به تناسب اطلاعات اضافی هرز و غلط هم زیاد شده پس ما باید باهوش باشیم که بتونیم اطلاعات خوبی رو بفهمیم و جذب کنیم و اطلاعات نامناسب رو کمتر استفاده کنیم و بهینه بخونیم.
میخوام در ادامه بهتون بگم چطور میشه سریعتر کتاب خوند و بهتر فهمید چون معمولا مدرسه این لذت رو برای ما کوفت میکنه و بهمون یاد نمیده که خوندن کتاب فقط کنار هم خوندن کلمه ها نیست و باید فهمید و کتاب داستانی و غیرداستانی با هم فرق دارن و ... .
اینجا میخوام طی چند تا تیتر بهتون بگم چطور میشه سریع کتاب خوند:
خیلیا فکر میکنن کتاب خوندن یعنی قرائت کردن ولی اصلا اینطور نیست این یه عادته که از سن پایین وقتی برامون قصه میخوندن یا روایت داستانی میشنیدیم، با دیالوگ ها داستان ها رو حفظ میکردیم و تصورشون میکردیم.این روش تو ذهنمون مونده ولی خب کتاب غیرداستانی رو اینجوری نمیخونن. و البته مدرسه ها که تو نوشته بعدی یه نقدی هم برای اونا مینویسم.
قرائت کلمات یعنی بخش خواندن رو بسپاری به گفتار، نه اینکه بلند بلند فریاد بزنیا ولی قسمت صوتیش تو مغزت داره اونارو به زبون میاره؛ چنتا کلمه تو هر دقیقه میتونی بگی؟
طبق یک تحقیق صورت گرفته در فضای آکادمیک ایران، سرعت مطالعه بین دانشجویان ایرانی بین 150 تا 250 کلمه در دقیقه می باشد. امینم هم در حالت گودزیلای خودش تقریبا 450 تا کلمه تو دقیقه میتونه بگه.
در کل برای حرف زدن مداوم هم همون 200 تا کلمه تو هر دقیقه منطقیه ولی قرائت و آواز با خوندن کلمات فرق میکنه خوندن باید با چشم انجام بشه اول از همه اینکه عملگر های چشم یک سوم مغز رو تشکیل میدن و تقریبا 92 درصد از اطلاعات در هر ثانیه توسط چشم ورود میکنه به مغز پس دستش خیلی باز تره و کلی میتونه بهتون کمک کنه. پس کلمات رو نباید روایت کرد یا قرائت کرد یا با خودتون مونولوگ داشته باشین. سرانه مطالعه در محیط آکادمیک آمریکا بین 650 تا 800 کلمه در دقیقه و ژاپن بین 1000 تا 1200 کلمه در دقیقه هستش و هیچ ربطی هم به ضریب هوش نداره.
وقتی دارین میخونین از انگشتتون استفاده کنید و متن رو تعقیب کنید که چشماتون هی نره تو در و دیوار ، حداقل اوایل باید این کار رو کنین تا عادت کنین یا مثلا یه کاغذی کتابی یه چیزی که ذهنتون رو درگیر نکنه بزارید رو متنی که ازش رد شدین تا دوباره نخونینش یه خوبی که این کارا داره اینه که برنمیگردین هی اشتباهاتون رو دوباره بخونین و سعی کنید اصلاحش کنید و درگیر اضافه کاری بشین؛ مطمئنا اون اطلاعات رو در ادامه درک میکنین و سعی میکنین با بقیه کلمات منظور ها رو بگیرین که تو قسمت احساس گناه بیشتر راجبش میگم.
یه اکستنشن هست تو گوگل کروم که این کار رو واستون میکنه مخصوصا اگه خیلی ردیت یا ویکی پدیا یا همین ویرگول میخونین قشنگ راتون میندازه و بعد چن وقت میبینید چقدر سریعتر میخونین.
اسمش هست pacer speed reading برید حال کنید باهاش.
نمیدونستم این قسمت رو باید تو سریع خوانی بیارم یا تو فهم بیشتر، این اطلاعات زنجیر واره ولی این قسمت خیلی مهمه تو هر دو قسمت، پس دقت کنید.
قبل شروعش یه موضوعی رو بهتون بگم، راجب مغز، حافظه ما مثل فلش درایو نیست که یه سری اطلاعات رو با یه حجم ثابتی ذخیره کنیم توش. مغز ما با ارتباط موضوعات کار میکنه و هر چی چیزای مرتبط بیشتری از یه موضوع بدونی بهتر درکش میکنی این موضوع رو تو سرتاسر این متن ها میبینی که ازش استفاده میشه، حالا بریم سر پیش مطالعه.
پیش مطالعه خیلیییی مهمه مخصوصا اگه میخواین کل متن یا کتاب رو بخونید. بزارین مثالی که از توماس فرنک کش رفتم رو بهتون بگم:
چشاتون رو ببندین، الان نه منظورم بعد خوندن این مثاله:
چشاتون رو که بستین تمام و کمال به یه رنگ فکر کنید بعد 4 یا 5 ثانیه که چش وا میکنین میبینید چشتون رو اجسامی تمرکز میکنه که همرنگ رنگ ذهنیتون بوده. خیلی خفن بود نه؟ اگه نه که یقه توماس فرنک رو بگیرین بچه زرنگای یُبس.
حالا این پیش مطالعه یعنی چی؟ پیش مطالعه یه جورایی مثل اسکیم کردن (skimming) متن میمونه (اسکیم یه روش برای درک مطلبه، شاید بعدا راجبش نوشتم) به طور کوتاه یعنی سرتیتر ها رو بخونیم شکل ها رو نگاه کنیم و رد بشیم در حد 45 ثانیه میشه 30 صفحه رو پوشش داد.این به شما یه طرز فکر میده که وقتی دارین میخونین، میدونین تقریبا با چی میخواین مواجه شین.
مقدمه و نتیجه گیری هم برای مطالعه مهمه مغز داستان و تاثیر گذارترین ایده ها توی این دو بخش نوشته میشه و برای توضیحش وارد متن میشه ،یه جورایی نویسنده یه سری عناصر تکراری داره که هی میگه اونارو که هم صفحاتش بیشتر شه هم مطلب رو با مثال جا بندازه و ... .
سوال داشتن خیلی مهم تر از همشونه ،کتابای خیلی خوب معمولا با چنتا سوال شروع میشن که اون حس کنجکاوی قلقلک داده بشه و ذهن آماده بشه اگه اون سوالا نبود بعد خوندن فهرست باید برای خودت سوال پیش بیاری و به پیدا کردن ربط تو متن ها خیلی کمک میکنه.
تا حالا شده یه صفحه رو بخونین بعد بگین عه من هیچی نفهمیدم؟
بیخیال این موضوع شین و بدون احساس ناراحتی ادامه بدین. همونطوری که بهتون گفتم نویسنده یه موضوع رو 100 ها بار تکرار میکنه و اگر یه بار نفهمیدینش خیلی راحت بزارینش کنار و برو مطلب بعدی بازم نفهمیدی؟ برو سرچ کن هزار تا پادکست و ویدیو و متن بهتر با سبک های متفاوت بهت پیشنهاد میشه که اون مسئله رو خیلی با سلیقه نزدیک تر به ذهن تو بیان میکنه.
اون کتاب مقدس نیست و فقط همون نیست که به اون موضوع پرداخته در دوران قدیم موضوعات و تعداد کتاب ها برابر بود پس برای خوندن یه موضوع باید یه کتاب میخوندی اگه فهمیدی که ایول ، نفهمیدی هم باختی ولی الان کاملا برعکس کتاب ها و نویسنده ها بنده موضوعات هستن نه نویسنده و نه کتاب نباید محدود کنه خوندن رو اصلا قرار نیست 100 درصد کتاب خونده بشه پس خیلی راحت بگذار و بگذر.
این مدل یکم سخت تره و باید کلی روش کار کرد ولی اینجوری کار میکنه که صفحه رو به 3 تیکه فرضی مساوی تقسیم میکنیم و کلمه میانی هر تیکه در جملاتی که تو صفحه قرار میگیرن رو بخونید و سعی کنید به هم ربط بدین یعنی تقریبل از هر جمله شما 3 تا کلمه میخونین و میفهمین داستان از چه قراره بزارین یکم ساده تر بگم هر خط کتاب رو به 3 قسمت مساوی تقسیم کنید بعد کلمه وسط هر بخش رو بخونید و به هم ربط بدین زیبا نیست؟
تمرین هر چیزی رو میتونه بهتر کنه. میانبر اینا نداره باید برای کتاب خوندن و کسب اطلاعات وقت بزارین به جای اینکه بچرخین توی سوشیال مدیا برین کتاب بخونین. اینور اونور خونه کتاب بزارین هر از چند گاهی بهشون سر بزنین و هر روز در جریان خوندن و جذب اطلاعات یک پارچه با منبع باشین نه اخبار بی سر و ته و مقاله هایی که به نام این و اون گفته میشه این باعث میشه به مرور زمان تحلیلتون بهتر بشه و بتونین چند بعدی فکر کنید.
این بود سریع خوانی و روش هایی که به ذهنم اومد براتون بگم تو قسمت بعدی که حس میکنم مهمتر هم هست راجب فهم درست حرف میزنم و چطور به یاد بیاریم و تحلیل کنیم و این حرفا.
شاد باشید