دو روز کارگاه و یک مبلغِ ناقابل: ۲,۵۰۰,۰۰۰ تومان.
یعنی آدم شاخ درمیآورد که تو این اوضاعی که ازدواج انقدر کم شده و دلایلش برای همه واضح و مبرهن است، چطور برخی به خود اجازه میدهند از این نگرانیها و استرسها، ماهیگیریهای کلان بکنند و فقط جیب خودشان را پرپول نمایند.
برخی که ژست روشنفکری میگیرند، از اهمیت آموزش و یاد گرفتن و... سخنانی از این قبیل میگویند؛ اما خودشان هم میدانند که فقط شعار میدهند تا توجیهی برای سرکیسه کردنِ جامعۀ جوانِ دردمند ایرانی و خانوادههایشان پیدا کنند.
انقدر معضل ازدواج وسیع شده که به اقشارِ پردرآمد و مرفه جامعه هم رسیده؛ به حدی که حاضرند برای دوروز کارگاه، ۲,۵۰۰,۰۰۰ تومان هزینه کنند. آنهایی هم که ندارند، با منت! ۹۹۰,۰۰۰تومان دورۀ آفلاین میخرند تا همۀ مسائل و مشکلات ازدواجشان حل و بختشان باز شود!
عطش ازدواج بر هر قشری به اندازهای اثر گذاشته که آن را بازاری برای جیب خود ببیند و تا میتواند بهره میبرد. توجیهش را هم دارد: گرانی هست و من هم باید ماهیگیری کنم تا زنده بمانم!