مدیر در نقش مربی
کار تیمی بزرگترین مزیت رقابتی قرن 21ام است. عامل موفقیت کمپانی ها تیم هایی است که همچون «جامعه» عمل کرده، علاقئشان را هماهنگ می کنند و اختلاف نظرهایشان را کنار می گذارند تا بتوانند به صورت فردی و جمعی در خدمت مصالح کمپانی قرار گیرند. تحقیق نشان می دهد که وقتی افراد حس کنند از طرف همکاران و محیط کارشان حمایت می شوند، تعهد بیشتری نسبت به مسئولیتشان خواهند داشت و بهره وریشان افزایش می یابد.
برای خلق چنین تیم هایی، به افرادی با ویژگی مربیگری (Coaching) نیاز است. فردی که نه تنها با تک تک افراد، بلکه با کل تیم کار کند تا بتواند تنش های میان آنها را آرام کند، حس اجتماعی میان آنها را پرورش دهد و مطمئن شود که در راستای چشم انداز و مجموعه اهداف مشترک سازمان حرکت می کنند. در واقع کار مربی شکل دهی افراد در قالب تیم های قدردتمند است.
افراد با تخصص مربیگری در بازار کار در دسترس هستند اما منطقا نمیتوان برای تمامی تیم های سازمان مربی استخدام کرد. مدیر و رهبر هر تیم، میتواند بهترین مربی آنها باشد. در واقع یک مدیر و رهبر خوب می داند که برای موفقیت به تیم قدرتمند نیاز است و برای داشتن تیمی قدرتمند باید خود در نقش یک مربی ظاهر شود.
تحقیقات علمی نیز نشان دهنده صحت این امر است. تحقیقات دنیل گلمن درباره سبک های رهبری نشان داد که سبک رهبری مربیگری یکی از سبک های اثربخش با بازده سرمایه مثبت برای کسب و کارها است. گوگل نیز در پروژه اکسیژن دریافت که بهترین مدیران گوگل، مدیرانی هستند که می توانند نقش مربیگری را ایفا کنند.
یکی از این مربیان برجسته در تاریخچه سیلیکون ولی بیل کمپل است.
آشنایی با اصول مربیگری بیل کمپل
بیل کمپل از رهبران و مربیان برجسته سیلیکون ولی است. او سابقه سالها مدیریت در سطوح ارشد شرکت هایی مثل اپل و کوداک و مربیگری مدیران عامل سیلیکون ولی از جمله استیو جابز، اریک اشمیت، لری پیج و ... را دارد. اصول رهبری او از زمان خودش جلوتر بود و منجر به ایجاد شرکت هایی با ارزش بیش از یک تریلیون دلار شد. پس از مرگ او در سال 2016، کتاب مربی تریلیون دلاری حاوی اصول و قواعد برجسته ی رهبری و مربیگری او توسط برخی از مدیران گوگل نگارش شد. به تمامی مدیران و رهبران مطالعه این کتاب را پیشنهاد میکنم.
از جمله این اصول، تکنیک هایی است که او برای رشد و توسعه افراد تحت رهبری و مربیگریش بکار میگرفت. این تکنیکها را در سه فرمول زیر خلاصه کردهام:
1) هدایت پذیری + سرمایه گذاری
بیل فقط برروی افراد هدایت پذیر سرمایه گذاری می کرد. از نظر او افرادی می توانند بیشترین بازده را از رابطه با مربی خود کسب کنند که هدایت پذیر باشند. از نظر بیل چه افرادی هدایت پذیر به حساب می آمدند؟
بیل کمپل پس از اینکه از هدایت پذیری فردِ تحت رهبری یا مربیگری خود مطمئن می شد، خود را وقف رشد و توسعه او می کرد و از هیچ سرمایه گذاری ای دریغ نمی کرد. او در حین رهبری یا مربیگری افراد از دو فرمول طلایی دیگر استفاده می کرد که ترکیبی از ظاهر سخت گیرانه و قلب رئوفانه اش بود.
2) صراحت + دلسوزی
3) سخت گیری + حمایت
بیل استانداردهای رده بالایی را برای شاگردانش تعیین می کرد. او اعقاد داشت که آن ها می توانند بزرگ باشند، بزرگتر از آنچه به آن باور داشتند. از نظر او رهبران باید مبلغ شجاعت باشند. یعنی تیم خود را هل بدهند و به سمت شجاعت، نوآوری و برداشتن قدم های بزرگتر تشویق کنند. افراد عموما از این نوع ریسک پذیری ها به دلیل احتمال شکست می ترسند، در نتیجه این وظیفه رهبر است که این مقاومت را بشکند. برای شکستن این مقاومت علاوه بر سخت گیری به حمایت هم نیاز است و بیل به روش های زیر این حمایت را نشان می داد.
در نهایت نقل قولی از تام لاندری، مربی دالاس کابویز در لیگ ان اف ال ب مدت 29 سال، درباره مربیگری را می آورم:
«مربی چیزهایی را به شما میگوید که دوست ندارید آنها را بشنوید؛ شما را مجبور به مشاهده چیزهایی میکند که دوست ندارید آنها را ببینید؛ بدین ترتیب به آن شخصیتی تبدیل میشوید که همیشه میخواستید به آن برسید.»