ویرگول
ورودثبت نام
حسین خواجوند
حسین خواجوند
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

نقطه آغاز توسعه یک برند کارفرمایی قدرتمند

همانطور که در مقاله قبلی گفتیم، یک برند کارفرمایی قوی و قدرتمند میتونه به ما کمک کنه که پست‌های خالی سازمان رو در زمان مناسب توسط کاندیداهای مناسب پر کنیم.

حالا این سوال پیش میاد که اگر سازمانی بخواد یک برند کارفرمایی خوب برای خودش بسازه، باید کار رو از کجا شروع کنه؟

قطعا، مثل تمام فعالیت‌های سازمانی، قبل از اینکه وارد فاز عملیاتی تلاش‌های توسعه برند کارفرمایی بشیم، نیاز است مجموعه‌ای از اقدامات صورت بگیره که بشه میزان موفقیت این تلاش‌ها رو تا درصد بالایی تضمین کرد. در ادامه به چهار مرحله اشاره می‌کنیم که قبل از تهیه ارکان ارزش پیشنهادی کارفرما (EVP)، باید به اونها پرداخته بشه. این چهار مرحله عبارتند از: مطالعه اسناد سازمانی، گردآوری سربازان و رهبران، بررسی دقیق برند کارفرمایی موجود، مشخص کردن اهداف برند کارفرمایی.


1. مطالعه اسناد سازمانی

برند کارفرمایی در سایه راهبردهای کلی سازمان قرار داره و اگر قرار باشه پایه‌های برند کارفرمایی خودمون رو محکم بریزیم، باید تضمین کنیم که تلاش‌های برندسازی کارفرما در هماهنگی با راهبردهای زیر هست:

· راهبرد کسب و کار: برند کارفرمایی باید استعدادهایی رو برای سازمان به ارمغان بیاره که به رقابت موثر سازمان با رقباش کمک کنه. همچنین، راهبردهای برندسازی کارفرما باید با راهبردهای کلی کسب و کار همراستا باشه تا بتونیم تعارضات رو به حداقل برسونیم و در جهت درستی حرکت کنیم.

· راهبرد مدیریت منابع انسانی و استعدادها: برند کارفرمایی باید منعکس‌کننده عملیات مدیریت منابع انسانی و استعدادها باشه. در اینصورت، میتونیم تضمین کنیم که تعهدات کارفرما و تجربیات کارفرما با هم منطبق هستند و فاصله معناداری با هم ندارند.

· راهبرد بازاریابی: برندسازی کارفرما، باید در کلیات موضوع منعکس‌کننده تعهدات برند سازمان و مشتریان باشد تا بدین طریق بتونیم یکپارچگی برند رو حفظ کنیم.

2. گردآوری سربازان و رهبران

برای اینکه در تلاش‌های برندسازی کارفرما به موفقیت برسید، باید مطمئن بشید که ذینفعان برندسازی کارفرما هم به اندازه کافی از ابعاد مختلف موضوع آگاه هستند و هم با شما هم جهت هستند و هر یک وظایف خودشون رو به درستی انجام میدن. برای موفقیت در این کار، به پشتیبانی گروه‌های زیر نیاز دارید:

· مدیریت ارشد: حالت ایده‌آل برندسازی کارفرما اینه که زیر نظر تیم مدیریت ارشد اجرا بشه و در واقع متعلق به اونها باشه. برای اینکه بتونید اعتماد تیم مدیریت ارشد رو جلب کنید، باید یک طرح توجیهی خوب برای اونها تنظیم کنید و نقش حیاتی برند کارفرمای قوی رو در دنیای پر رقابت امروزی برای اونها مشخص کنید. همچنین، باید توضیح بدید که برند کارفرمای قدرتمند چطوری میتونه باعث کاهش هزینه‌های بلند مدت سازمان بشه.

· واحد بازاریابی: به منظور حفظ یکپارچگی برند و همچنین، برخی از کارهای فنی بازاریابی، حتما به پشتیبانی واحد بازاریابی نیاز دارید. برای اینکه بتونید این واحد رو با خودتون همراه کنید، می‌تونید به اونها توضیح بدید که یک برند کارفرمای خوب میتونه روی توسعه کشش برند برای مخاطبان خارجی هم اثرگذار باشه.

· واحد منابع انسانی: هیچ واحدی بیشتر از واحد منابع انسانی بر شکل دهی فرآیندهای مدیریت استعداد تاثیرگذار نیست. همچنین، این واحد مسئولیت اصلی مدیریت تجربه کارکنان رو بر عهده داره. در ضمن، در بسیاری از سازمان‌ها، واحد منابع انسانی مدیریت مرکزی تلاش‌های برندسازی کارفرما رو بر عهده داره. پس حتما نیازه که بین واحدهای درونی منابع انسانی و همچنین میان واحد منابع انسانی و دیگر واحدهای مربوطه، هماهنگی مناسبی برقرار باشه.

3. بررسی دقیق برند کارفرمایی موجود

اصلا مهم نیست که قبلا تلاشی در راستای توسعه برند کارفرمایی انجام دادید یا نه. چه بخواید چه نخواید شما همین حالا یک برند کارفرمایی دارید. فقط کافیه از کارمندان خود بپرسید: "نظرتون در مورد کار در سازمان چیه؟" مجموعه نظرات خوب و بدی که می‌شنوید، برند کارفرمایی شماست. برای این که این بررسی دقیق‌تر انجام بشه باید چک لیست سلامت برند کارفرما رو اجرا کنید:

· اطلاعات فعلی: اگر قبلا در داخل سازمان پیمایش‌هایی انجام داده باشید و نظر کارکنان رو پرسیده باشید، اطلاعاتش میتونه به شما کمک کنه.

· تجربه استخدامی: میتونید با استفاده از اجرای پیمایش‌های مختلف و گروه‌های کانونی، بررسی کنید که کارکنان فعلی و حتی قبلی، چه تفکری نسبت به سازمان دارند و شکاف بین آنچه که سازمان ارائه میده و آنچه که اونها میخوان، چقدره.

· ادراکات بیرونی: ببینید در بازار کار چقدر شناخته شده هستید؟ استعدادهایی که به دنبال اونها هستید چقدر شما رو میشناسن؟ به چه چیزی مشهور هستید؟ چه احساسی نسبت به شما دارند؟

· رقابت: احتمالا سازمان‌هایی در صنعت شما هستند که بیشتر کارکنان خودتون رو به خاطر اونها از دست می‌دید یا حتی در جذب استعدادهایی که شما هم به دنبال اونها هستید، خیلی بهتر عمل می‌کنند. باید اونها رو بررسی کنید و ببینید چه کارهایی رو بهتر از شما انجام میدن.

4. مشخص کردن اهداف برند کارفرمایی

در پایان این مرحله باید مشخص کنید که حالا هدف اصلی برند کارفرمایی شما چیه؟ آیا دوست دارید جذب بهتری داشته باشید، یا اینکه تعلق و نگهداشت کارکنان را افزایش بدید؟ قطعا یک برند کارفرمایی خوب به تمام موارد مذکور کمک میکنه، اما برای شروع باید عمده تلاش خودتون رو در یک حوزه متمرکز کنید.

در نهایت، با انجام مراحل بالا و کسب اطلاعات لازم، آماده میشید تا سند برند کارفرمایی خودتون رو که شاید تنظیم EVP مهم‌ترین قسمت اون باشه، تنظیم کنید.

برند کارفرماییمنابع انسانیبرندبازاریابیکسب و کار
من حسین خواجوند، کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی هستم و سال‌هاست که در این زمینه هم کار می‌کنم و هم به تحقیق و پژوهش مشغولم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید