Hadi Ghorbani
Hadi Ghorbani
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

توجه بیجا مانع پیشروی است

روزی الف تصمیم می‌گیرد تا برای تفریح آخر هفته‌اش به کوهنوردی برود. او صبح زود از خواب بیدار می‌شود و با شادی زاید الوصفی به جمع کردن وسایلش می‌پردازد، کوله پشتی مناسبی را انتخاب می‌کند و تمامی وسایل مورد نیازش را که شب گذشته روی کاغذی نوشته بود برمی‌دارد.

اما نگرانی مبهمی در دلش موج می‌زد او تاکنون به کوهنوردی نرفته بود و ایجاد این عادت برایش بسیار سخت به نظر می‌رسید اما به هرحال مصمم بود که شانس خود را امتحان کند.

از خانه خارج می‌شود و با قدم‌هایی مصمم و قدرتمند به مسیر پیش رویش می‌نگرد. اما هنوز نیمی از مسیر را طی نکرده بود که با ب مواجه می‌شود.

ب که از دیدن الف با آن کوله پشتی و تجهیزات تعجب کرده بود با کنجکاوی می‌پرسد که قصد چه کاری را دارد و الف او را از تصمیم خودش مطلع می‌کند. ب از تصمیم الف و جدیت او خنده‌اش می‌گیرد و شروع به تمسخر او می‌کند و هزاران بهانه و توجیه سرهم می‌کند تا او را از انجام این تصمیم منصرف بکند.

الف که از این سخنان ب متعجب شده بود، سعی می‌کند بحث را عوض کند و از پیشروی بیش از حد ب جلوگیری کند. مکالمه تمام می‌شود و الف به مسیرش ادامه می‌دهد.

اما این تازه شروع کار است، در مسیر پیشروی از کوه، ناگهان پای الف لیز می‌خورد و به سنگ بزرگی برخورد می‌کند. گمان می‌کند که حتما آسیب دیده است اما دوباره به مسیرش ادامه می‌دهد.

او به موضوعی مهمی پی‌می‌برد، متوجه می‌شود که باید دلیل خاصی در این مخالفت‌ها و موانع وجود داشته باشد، پس تصمیم می‌گیرد هر طور که شده این مسیر را به پایان برساند.

در نهایت او موفق می‌شود به قله دست پیدا‌کند.از آنجا نگاهی به پایین می‌اندازد و تمامی موانعی که سعی داشتند او را متوقف بکنند مشاهده می‌کند، آن موانع بسیار کوچک به نظر می‌رسیدند و به سختی قابل مشاهده بودند.

در زندگی هم موانعی هستند که سعی دارند مانع پیشروی ما بشوند. در برابرمان قد علم می‌کنند و به نظر می‌رسد که هیچ راهی به جز تسلیم شدن در برابر آنها نداریم.

اما بهترین واکنش در برابر این موانع بی‌اعتنایی به آنهاست، بدون هیچ‌گونه نگرانی از کنارشان بگذرید. بعد از مدتی نگاهی به گذشته می‌اندازیم و آن موانع اصلا به چشم نمی‌آیند.

در واقع ما هستیم که تصمیم می‌گیریم موانع ما را زمین بزنند یا نه. رابطه‌ی مستقیمی بین ذهنیت و واقع وجود دارد.

آزمایش‌ها نشان داده‌است که اگر دو نفر بیماری یکسانی داشته‌باشند ولی ذهنیت یکی از آنها دستخوش تغییر قرار بگیرد و  گمان کند که خواهد مرد،بیماری‌اش پیسرفت زیادی خواهد داشت.

در نتیجه ذهنیت شما می‌تواند تحت تاثیر دخالت‌های خارجی قرار بگیرد اما در نهایت این شما هستید که تصمیم میگیرید چگونه عمل کنید. اختیار همیشه با شماست.

ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند. او می‌گوید:

دلیل بسیاری از مشکلات روان‌شناختی، نتیجه‌ی تصمیم آزادانه خود افراد است. فقط افرادی که اجازه داده‌اند درون آنها در مقابل خود معنوی و اخلاقی‌شان توقف کرده و فرو بنشیند، قربانی اثرات رو به انحطاط شرایط می‌شوند.

از  طرفی دیگر یک نتیجه‌ی موفق کافی است تا این تجربه برای شما حاصل بشود و دفعات بعدی دچار اشتباهات سابق نشوید.

توصیه من به اینگونه افراد ان است که مسیری مخالف با مسیر عموم مردم برا برگزینند، در این صورت شانس موفقیت بیشتری دارند.

توسعه فردینوشتنپیشرویموانعنویسندگی
یه دانشجوی روانشناسی که سعی میکنه هر روز یاد بگیره و رشد کنه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید