همانطور که میدانید نام مناسب میتواند تاثیر بسزایی در موفقیت داستان شما داشته باشد. نامها پرده از اسراری برمیدارند که میتوانند برای خوانندگان جالب باشند. آنها قادرند تا شخصیت کاراکتر را افشا کنند یا چه بسا از پدر و مادر او برایمان بگویند.
اما حتما برایتان پیش آمده که نمیتوانید نامی برای شخصیت داستانتان برگزینید، حال از طرفی درست نیست که هر نامی به ذهنتان میآید را بر او بنهید چون تصنعی به نظر میرسد از طرفی هم هر چقدر با شخصیت داستانتان صحبت میکنید، نام خودش را نمیگوید.
در این حیص و بیص داستان را هم نمیتوانیم پیش ببریم چون دوست داریم نام شخصیت را بدانیم تا بلکه بتوانیم بهتر و بیشتر با او اخت شویم.
اما راه حل چیست؟
من قصد دارم در این مقاله به شما آموزش بدهم که چگونه برای شخصیت داستانتان نامی برگزینید و در پایان به نکاتی اشاره خواهم کرد که باید در هنگام نامگذاری شخصیتتان به آنها دقت کنید.
من احساس میکنم که باید نامگذاری را با ژانرهای مختلف مطابقت بدهیم، یعنی هر کدام از ژانرهای داستانی، نامهای به خصوصی را برای شخصیتهای خود در بر دارند. بنابراین میبایست پیش از نامگذاری شخصیت از خودمان بپرسیم که قرار است داستان من در چه ژانری باشد؟
اگر داستان شما در ژانر فانتزی است، کمی محدودیت در انتخاب اسم به همراه دارید یا اگر داستانتان علمیتخیلی است باید در انتخاب اسم شخصیتها دقت بیشتری به خرج بدهید. حال بهتر است به بررسی هر کدام از ژانرها بپردازیم و بررسی کنیم که چه اسمی برای شخصیتهایمان مناسب است.
اگر داستان شما معاصر است(داستان در عصر فعلی رخ میدهد) میبایست از اسامی استفاده کنید که مربوط به زمان فعلی است. شما نمیتوانید اسمی بر شخصیت خود بنامید که مربوط به بیست سال گذشته یا چه بسا قدیمیتر است، در این صورت نامها هیچ همخوانی ندارند و تصنعی به نظر خواهند رسید.
پیشنهاد من آنست که جستجویی ساده در میان اسمهای بازه زمانی مد نظر داستان به عمل آورید و ببنید که کدام یک از اسامی بیشترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند؟
به عنوان مثال اسامی مانند شاهرخ و چنگیز برای سه دهه گذشته هستند و کاربرد آنها امروزه کاهش یافته است. ولی دقت کنید ک هبه هیچ عنوان نباید از اسامی منسوخ استفاده بکنید چون کاملا نام غیرطبیعی به نظر خواهد رسید مگر اینکه نام فامیلی در خور داستانتان برای او برگزینید. ولی در هر صورت از اسامی غیرمعمول بهتر است که بپرهیزید.
اگر داستان تاریخی مینویسید در نظر داشته باشید که نامهای داستان شما باید با زمان آن داستانها همخوانی داشته باشد. مثلن اگر داستان شما در زمان وایکینگها رخ میدهد، باید از نامهای زمان وایکینگها استفاده بکنید. برای آشنایی با چنین نامها میبایست جستجو دقیقی به عمل آورید یا اینکه داستانهای تاریخی بخوانید.
اما اگر داستانتان فانتزی یا علمیتخیلی است، با محدودیت بیشتری در انتخاب اسم مواجه هستیم. حال انتخاب نام به این بستگی دارد که داستان شما در جهانی غیر از جهان ما رخ میدهد یا نه.
برای چنین نامگذاری من روشی را که یکی از دوستانم آن را برایم پیشنهاد داد، مطرح میکنم. او گفت که میتوانید تعدادی از حروف الفبا را به طور اتفاقی انتخاب بکنید و با آنها نامهایی بسازید. مثل نِمار که نام یکی از شخصیتهای داستانی من است و با چهار حرف نون و میم و الف و راء ساخته شده است.
یک نکته کاربردی
اگر نام شخصیت داستان در بسیاری از داستانهای دیگر استفاده شده است، ممکن است گمان کنید که شخصیت داستان به یاد ماندنی نباشد ولی لازم به ذکر است که با دو شیوه میتوان از این مشکل رهایی یافت.
تاکید ویژهای بر نام خانوادگی شخصیتتان داشته باشید. به عنوان مثال در داستان شرلوک هولمز، درمییابیم که تاکید ویژهای بر هولمز وجود دارد. گرچه میدانیم که به محض شنیدن شرلوک، هولمز هم به دنبال آن به ذهن کشیده میشود.
اما اینطور هم نیست که نام شخصیت باعث حاصبودن آن شود، بلکه این اعمال شخصیت ما هستند که او را به یادماندنی میکنند. بیندیشید که شخصیت داستان چه وجهی دارد که با نامهای دیگر داستانها متمایز میشود.
نامی که برای شخصیت خود برمیگزینید باید با مشخصات ظاهری، اخلاق و پیشینه او همخوانی داشته باشد. بنابراین اگر شخصیت داستان شما زن قوی و ستبری است، درست نیست که برای او نامی که در خور یک زن بالا شهری است برگزینید مگر آنکه شرایط داستانتان فرق داشتهباشد.
یا اگر شخصیت داستان یک فرد روستایی است، نباید نام او شهری باشد و اگر شهری است، نمیبایست نام روستایی بر او بنهید.
نامی که برای شخصیت داستان برمیگزینید، باید با درونمایه داستان مطابقت داشتهباشد. میتوانید نامی را انتخاب بکنید که برگرفته از یک نماد پرکاربرد و ضروری موجود در داستانتان است یا اینکه نام او از شخصیتی ویژه در داستان به ودیعه بگیرید.
اسم شخصیت شما میتواند به خواننده بفهماند که داستان لحنی حماسی دارد یا اینکه غیر حماسی است. به عنوان مثال اگر اسم شخصیت به تنهایی ادا میشود، این یعنی داستان حماسی نیست ولی اگر اشم شخصیت بعد از عباراتی مثل شاه یا فرمانده میآید یعنی داستان حماسی است.
در کاربرد این واژگان حسابی دقت بکنید، گاهی اوقات نویسندهها با به کارگیری واژههایی مثل آقا یا خانم پیش از نام شخصیت، سعی دارند که ما را با حسی بیشتر از آنچه اسم به همراه دارد آشنا کنند مثل حس احترام یا حس حقارت.
به یاد داشته باشید که اسامی شخصیتها طوری نباشد که خواننده کتاب آنها را با یکدیگر اشتباه بگیرد. این آشفتگی زمانی معنا پیدا میکند که داستان با زاویه دید سوم شخص بیان شده باشد و در اینصورت خواننده سردرگم میشود و چه بسا از خیر خواندن کتاب بگذرد.
نکته بعدی که میخواهم بگویم در زاویه دید سوم شخص از اهمیت بیشتری برخوردار است و آن انتخاب نامی خوشآهنگ و در عین حال زیبا برای شخصیت های داستانتان است. چون در این زاویه دید همه چیز از لنز دوربین بیان میشود و اسم شخصیتها بارها و بارها تکرار خواهد شد.
من پیشنهاد میکنم لیستی از اسامی برای خود بسازید و نامها را بر اساس معنای آنها و زمان داستان تقسیم کنید. حاتل فایده این لیست آن است که ما نمیدانیم ک هدر مسیر نوشتن یک داستان با چندین شخصیت مواجه خواهیم شد به همین خاطر لازم است لیستی داشته باشیم تا در صورت نیاز نامی بر شخصیت بگذاریم و مردد نمانیم.
شاید برایتان مفید باشد (شخصیتشناسی)