همیشه بهار
همیشه بهار
خواندن ۵ دقیقه·۶ سال پیش

یادداشت تدبری 2 ؛ پوسته ی بدون مغز

سلام دوستان .

طاعات قبول . ماه رمضان به کام :)

امروز به عنوان یادداشت تدبری ، سراغ سوره ای می رویم که بیشترین مخاطبانش بین آدم های مذهبی و نماز خوان است . سوره ی مبارکه ی ماعون .

متن و ترجمه ی تطبیقی سوره را این بار در بین متن و آیه آیه می خوانیم . (من باب امتحان)

سوره ی ماعون با یک سؤال آغاز می شود :

أرَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ (1) آیا دیدی آن کسی را که دین را تکذیب می کند ؟

خوب است بدانیم ، با سؤال شروع کردن یک سخنرانی یا متن ، در واقع یک فن خطابه است ، برای جلب توجه مخاطب و خوب در اینجا هم خداوند سخن خود را با سؤال شروع کرده است .

سؤال در مورد کسی که دین خدا را تکذیب کرده است . تا اینجای کار ما نمی دانیم این فرد به چه شکلی به تکذیب دین پرداخته ؟ آیا با سخنش این کار را کرده ؟

خوب در آیات بعد خداوند این موضوع را برای ما روشن می کند .

فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ (2) پس او همان کسی است که یتیم را به شدت می راند ؛

یکی از ویژگی های این آقا یا خانم تکذیب کننده به شدت راندن یا همان دَعّ یتیم است .

حال یتیم کیست ؟ در لغت عرب به هر کسی که استحقاق نعمتی را داشته و از آن نعمت محروم شده یتیم گفته می شود . مثلا پیر مرد 90 ساله ای که پدر ندارد را کسی یتیم نمی نامد ، اما همین نعمت پدر اگر از کودک 8 ساله ای سلب شود ، او یتیم است . (داخل پرانتز اینکه به نسل ما هم چون از حضور و ارتباط مستقیم با امام زمانمان برخوردار نیستیم ایتام آل محمد گفته می شود .... )

ویژگی بعدی چیست ؟

وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ (3) و بر طعام بینوا ترغیب نمی کند .

اگر دقت کنیم خدا فقط نگفته که اینها به شخص مسکین و بینوا کمک نمی کنند بلکه گفته دیگران را برای این کمک کردن ترغیب نمی کنند .

نکته ی قابل توجهیست که ما گاهی خودمان بیشتر از مقداری محدود ، توان کمک به فقرا را نداریم اما می توانیم از اعتبار و آبروی خود خرج کنیم تا دیگران نیز ترغیب و تشویق شوند و این کار را انجام دهند و این نکته هم برای خداوند متعال مهم هست .

در آیه ی بعد تعبیر عجیبی از خداوند می بینیم :

فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ (4) پس وای بر نماز گزاران !

آخر چرا ؟ مگر نماز کار بدیست ؟ مگر اصلا خود خدا ما را به اقامه ی نماز امر نکرده است ؟ پس چرا وای بر نماز گزاران ؟ آن هم وای از جانب بزرگ ترین قدرت عالم ، نه یک شخص معمولی !

اگر دقت کنید ، این آیه در نتیجه ی آیات قبل آمده . (به دلیل حرف «ف» به معنی پس ) .

پس این نماز گزاران همان اشخاصی هستند که یتیم را از خود میرانند و به غذای مسکین ترغیب نمی کنند .

تا اینجای کار فکر می کنم مفهوم تکذیب دین را هم در اعمال این اشخاص دیدیم .

فکر کنید کسی داعیه ی دین داری داشته باشد ، اما در خصوص یتیم و مسکین بی تفاوت باشد ، چه اتفاقی می افتد ؟

شخصی که دانش کافی از دین خدا ندارد فکر می کند دین خدا این کاریست که فرد نماز گزار انجام می دهد و خوب دیگر به این دین تمایلی نخواهد داشت .

این در واقع نوعی تکذیب دین خدا به صورت عملیست .

اگر دقت کرده باشید چند سالیست افرادی در روزهای حج یا اربعین مدام می گویند افراد دین دار باید هزینه ی سفر مذهبی خود را خرج فقرا کنند . حرف آن ها در جایگاه خود اشتباه است ، اما حقیقتی را به ما گوشزد می کند .

چه حقیقتی ؟

این حقیقت که جامعه ی غیر مذهبی هم از شخص مذهبی توقع بیشتری دارد . توقع دارد من یا شمایی که نماز می خوانیم یا هر دستور ظاهری از دین خدا را رعایت می کنیم ، صرفا پوسته ای توخالی از اسلام را نداشته باشیم و مغز آن را هم رعایت کنیم .

البته رویکرد جامعه هم نیاز به اصلاح دارد .

فکر کنید مثلا من که چادر سرم می کنم ، از قضا آدم دروغگویی هم باشم . یا مثلا اهل تجملات و فخر فروشی . چه می شود ؟ شخصی که از بیرون به من نگاه می کند می گوید «همه ی مذهبیا همینجورین ! » یا «اگه دین اینه ، اصلا من نمیخوام دیندار باشم ... » و هزار حرف دیگر ...

خوب این قضاوت هم غلط است و دین خدا الزاما چیزی نیست که ما پوسته ی آن را در چند مدیر نا خوب با پیشانی پینه بسته و یقه ی بسته می بینیم . آن شخص فقط نماینده ی افکار و عقاید خودش است ، نه دین !

پدرم همیشه از قول امام به ما یاد می داد که « اگر دیدی کسی دزدی کرده که از قضا به او آخوند یا روحانی هم می گویند ، نگو آخونده دزدی کرده ، بگو دزده لباس آخوندا رو تنش کرده .... »

و این موضوعه همیشه در دیدگاه من و برادرم مؤثر بود . اینکه آزاد از برخی اشخاص به اسلام نگاه کنیم .

یا به قول استادمان ، فکر کنید همه ی مسلمان های دنیا بد شوند ، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (سلام الله علیهما ) که بد نمی شوند ...

خلاصه که هر دو وجه این قضیه باید مورد توجه باشند .

.

فکر می کنم برای این نوبت تا همینجا کافیست .

ان شاالله در پست بعدی در محضر ادامه ی سوره ی ماعون می نشینیم .

در آخر حدیثی از امام صادق (علیه السلام) با هم بخوانیم که با این سوره هم مرتبت است :

« مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ؛
ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.»

لینک های زیر هم قابل استفاده هستند :

لینک فایل تصویری فرایند تدبر در سوره ی مبارکه ی ماعون

یادداشت تدبری 1 ؛ ما آدمای بی حال

پ ن : اگر سؤالی داشتید یا نقد و نظری در حد توانم پاسخ می دم :)

التماس دعا !

قرآنتدبر در قرآنمذهبییادداشت های تدبریحال خوبتو با من تقسیم کن
ما را نمی توان یافت، بیرون ازین دو عبرت / یا ناقص الکمالیم، یا کامل القصوریم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید