مرور اجمالی بر تله های زندگی
رهاشدگی :
اگر در این تله گرفتار شده اید هر لحظه احساس میکنید افرادی را که دوستشان دارید ترکتان میکنند و در نهایت به تنهایی و بی پناهی دچار میشوید. دائم احساس میکنید نزدیکان خود را به دلیل مرگ از دست میدهید یا تنها میمانید. ترس شما از تنهایی است. میترسید که افراد مورد علاقه تان، فرد دیگری را به شما ترجیح دهند. به دلیل همین باور به افراد نزدیک خود به گونه ای افراطی وابسته میشوید. طنز تلخ این تله زندگی این است که چون میترسید شما را ترک کنند با رفتارهای حاکی از رفتارهای بیمه گونه، کاری میکنید که از شما دوری کنند. اگر در دام این تله زندگی افتاده اید، ممکن است جدایی های معمولی و عادی زندگی نیز شما را آشفته و عصبانی کند.
بی اعتمادی/ بد رفتاری :
تله زندگی بی اعتمادی/ بد رفتاری باعث میشود که دیگران به شما آسیب بزنند یا به نحوی با شما رفتار بدی در پیش بگیرند. دائم در این هول و هراس به سر میبرید که دیگران سر شما کلاه بگذارند، به شما دروغ بگویند، رو دست بخورید ، تحقیر شوید یا به شما آسیب برسانند و از شما سو استفاده کنند. اگر در دام این تله زندگی افتاده باشید برای حمایت از خویشتن پشت دیوار بی اعتمادی سنگر میگیرید، به دیگران اجازه نمیدهید با شما صمیمی شوند. نسبت به نیت دیگران بدبین و بدگمان هستید و بدترین خیال ها را در ذهن خود میپرورید. انتظار دارید که دوستانتان به شما خیانت کنند و با شگردهای مختلف سعی میکنید با دیگران ارتباط برقرار نکنید. رابطه شما با دیگران سطحی و تظاهرآمیز است. واقعا نمیتوانید با دیگران صمیمی شوید و با آنها راحت حرف بزنید. اگر دیگران با شما بدرفتاری کنند، دچار عصبانیت و کینه توزی میشوید و عطای روابط را به لقای آنها میبخشید.
وابستگی :
اگر گرفتار تله وابستگی شده اید، احساس میکنید نمیتوانید بدون کمک دیگران از پس کارهای روزمره زندگی خود برآیید. برای انجام کارهایتان دست نیاز به سوی دیگران دراز میکنید و نیاز دارید همیشه از شما حمایت کنند. اگر در دوران کودکی سعی کرده اید که مستقل عمل کنید اطرافیان به جوانه های خود مختاری و استقلال طلبی شما آسیب زده اند. در دوران بزرگسالی دائم به دنبال افراد توانمندی میگردید که به آنها وابسته شوید. به این افراد اجازه میدهید که به جای شما تصمیم بگیرند و بر زندگی شما حکومت کنند. در محل کار از انجام کارها شانه خالی میکنید. پر واضح است که چنین تله زندگی باعث پسرفت گرایی شما می شود.
آسیب پذیری :
اگر این تله زندگی بر شما حاکم شود، دائم نگران بروز فاجعه یا مصیب هستید. امنیت ندارید. در دوران کودکی دائم به شما گوشزد کرده اند که دنیای خطرناکی داریم و احتمالا والدین شما بیش از حد از شما حمایت کرده اند و نگران امنیت و سلامتی شما بوده اند. نگرانی و ترس های شما به قدری زیاد و غیر واقع بینانه هستند که حاکم بی چون و چرای زندگی شما میشوند. توان و نیروهای شما صرف اطمینان طلبی و امنیت خواهی میشود. حوزه های نگرانی شما متفاوت هستند. به عنوان مثال گاهی اوقات سخت نگران بیماری می شوید. گاهی نگران مسایل مالی میشوید. گاهی نیز ممکن است نگرانی شما به سایر حوزه های آسیب پذیری متمرکز شود.
محرومیت هیجانی :
اگر در دام تله زندگی محرومیت هیجانی افتاده باشید، سخت باور دارید که نیاز شما به دوست داشته شدن هیچ گاه از سوی دیگران برآورده نخواهد شد. احساس میکنید هیچ کس به شما اهمیت نمیدهد یا واقعا احساس های شما را درک نمیکند. خودتان را لایق رابطه با افراد بی عاطفه، انعطاف ناپذیر و خشن میدانید یا اینکه خودتان این گونه هستید. همین امر به نارضایتی از روابط دامن میزند. با چنین الگوی ارتباطی جای تعجب است که راضی باشید. احساس میکنید گول خورده اید و دائم بین دو احساس عصبانیت از یک سو و تنهایی از سوی دیگر سرگردان هستید. نکته جالب اینکه از دست دیگران عصبانی هستید و همین عصبانیت باعث کناره گیری دیگران از شما میشود و به محرومیت هیجانی شما بیشتر دامن میزند.