محمدرضا باقرپور1
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی علل فرسودگی تحصیلی دانشجویان، به صورت کلی و بدون تحدید مقطع تحصیلی و همچنین رشته تحصیلی بوده و شامل همه دانشجویان می باشد. مقاله حاضر، ترکیبی از مقالهِ از نوع گردآوری و نوع مـروری است که طـی آن، علاوه بر اینـکه به گـردآوری و انعکاس دیـدگاههای مختـلف در خصوص علل فرسودگی تحصیلی دانشجویان اقدام شده، همچنین نتایج ارائه شده در نوشتارهای علمی درباره موضوع فرسودگی، جمعبندی و ارزیابی نیز شده است که از نظر روش اجراء، از نوع کتابخانـه ای و به طریق فیش برداری بوده است. در بخش مقدمه، پیشینه تعدادی از پژوهش های داخل ایران و خارج از کشور در خصوص فرسودگی تحصیلی دانشجویان آورده شده است. در نهایت، با توجه به پیشینه تحقیق، چنین به نظر می رسد که فرسودگی تحصیلی، یک حالت منفی خستگی فیزیکی، هیجانی و ذهنی می باشد که با حس عمیق شکست از تحصیل همراه است. فرسودگی تحصیلی در دانشجویان، به صورت خستگی مزمن ناشی از کار بیش اندازه در فعالیت های درسی، نگرش بدبینانه و بی تفاوتی نسبت به فعالیت های دانشگاهی و احساس عدم شایستگی یا شایستگی پایین و فقدان احساس موفقیت در تکالیف دیده می شود. یکی از جنبه های مهم فرسودگی تحصیلی، کاهش رضایت دانشجویان از زندگی است. علاوه بر این، فرسودگی تحصیلی، به عنوان یک متغیر مرتبط با افت تحصیلی و ترک تحصیل، پدیدار شده است. پس از بررسی مطالعات انجام شده مربوط و دقت نظر در پیشینه تحقیق، مشخص شد که عواملی مثل تعلل ورزی تحصیلی و درواقع، تأخیر در فعالیت های تحصیلی که می تواند عمدی، اتفاقی و یا عادتی باشد و همچنین، کمال گرایی دانشجویان که درواقع، مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا بـرای عملکرد است که با خودارزیابی های منفی، انتقاد و سرزنش خود همراه می باشد و نیز استرس و ناامیدی نسبت به کار در آینده و بعد از تحصیل، می تواند باعث فرسودگی تحصیلی گردد. همچنین مشخص شده است خودکارآمدی ضعیف و عدم عدالت آموزشی و کمبود منابع درسی نیز باعث فرسودگی تحصیلی می شود.
واژگان کلیدی: فرسودگی تحصیلی دانشجویان، دانشجو.
همه ساله، دانشجویان زیادی، با شوق و رغبت و امید به آینده، وارد مراکز آموزش عالی می شوند. علیرغم اینکه انتظار می رود این شوق و انگیزه، ادامه یابد تا به بهترین نحوی، به اعتلای فردی و جامعه کمک نماید، برخی دانشجویان، دچار فرسودگی تحصیلی می شوند؛ در حالی که نظام آموزش عالی باید شرایطی را فراهم نماید تا دانشجویان، با اشتیاق و علاقه، اطمینان و احساس کارآمدی، بتوانند به کسب یادگیری مداوم بپردازند و در آینده و بعد از فراغت از تحصیل، با شور و انگیزه و امید، به زندگی خویش ادامه دهند. یکی از عوامل مهم کاهش انگیزش و افت عملکرد دانشجویان مراکز آموزش عالی که زمینه ساز پیامدهایی منفی، چون: کاهش رشد و پیشرفت دانشجویان، افسردگی، کاهش سلامت روانی و... بوده و اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، فرسودگی تحصیلی می باشد...
یکی از چالش های عمده تحصیلی، تحلیل رفتن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان است که انگیزه و اشتیاق تحصیلی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین، مطالعه پیرامون فرسودگی تحصیلی و پیامدهای مرتبط با آن، از اهمیت خاصی برخوردار است.
اولين استفاده «فرسودگی» در رمان"يک مورد فرسوده" (گرين، 1961) رخ داد. طبق نظر يکی از کارشناسان نيويورک تايمز، اين رمان يک معمار خسته و جدا شده را مد نظر قرار داده که از شهرت خود خسته شده و انگيزه خود را برای کار کردن از دست داده است. در ايـن رمـان، به علت آنکـه نشانگانـی، چون: ناتوانی در خنديـدن يا رنج بردن و نيز بی معنا شدن هنر و لذت برای فرد معمار، سلامت های جسمانی او را به خطر نينداخته بود، مفهوم لفظی فرسودگی در رمان به عنوان يک خطر شغلی (در حيطه کاری) درک نمی شد(ماسلاخ و ليتر، 1997).
اصطلاح فرسودگی، نخست در يک نمايشنامه آکادميک و توسط فريودنبرگر، اينگونه معرفی شد: "شکست خوردن، فرسوده شدن يا خسته شدن به وسيله صرف انرژی، قدرت يا منابع زياد".
مفهوم فرسودگی، با توسعه پرسشنامه فرسودگی ماسلاخ عمومی تر شد. تحقيق روی فرسودگی، عمدتاً متمرکز بر افراد در گروه های حرف های متنوعی، نظير: کارمندان خدمات انسانی، معلمان، پرستاران و روانشناسان بود. اگرچه چندين پژوهش فرسودگی در بين معاونان محلی دانشکده صورت گرفت، تحقيقات کمی در رابطه با فرسودگی در بين دانشجويان دانشکده به طورکلی صورت گرفته است.
در اوايل، فرسودگی توجه علمی کمی را به خود جلب کرد؛ به گونه ای که "روانشناسی گذرا " (ماسلاخ و همکاران، 2001)، "هوس زودگذر" (فاربر، 2000)، و " زبان قلنبه سلنبه " (شواب، 1983) انگاشته می شد.
طبق نظر پژوهشگران اوليه نظريه فرسودگی (فاربر، 1984؛ ماسلاخ، 1976؛ ماسلاخ و جکسون، 1981)، فرسودگی به خاطر کارهای پيشگام فريودنبرگر (1974)، روانپزشکی که سلامت کارکنانی را که حين تمايل نشان دادن به داده های اعتيـادآور دلـسـرد مـي شـدنـد، مـورد آزمـايـش قـرار داد، به تـدريج به عنـوان پـديـده ای که ارزش تحقيـق را دارد، پديـدار شد(فاربر، 1991).
فرسودگی تحصیلی در دانشجویان، به معنی ایجاد احساس خستگی نسبت به انجام تکالیف درسی و مطالعه، داشتن نگرش بدبینانه نسبت به تحصیل و مطالعه درسی و احساس بی کفایتی تحصیلی است(داوید، 2010).
نیومن (1990) معتقد است که مطالعه فرسودگی تحصیلی در دانشجویان، موضوع بسیار مهمی است؛ زیرا کلید فهم عملکرد تحصیلی ضعیف دانشجویان، رابطه دانشجویان با دانشگاه و شوق و اشتیاق آنها نسبت به ادامه تحصیل است(نعامی، 1388) فرسودگی تحصیلی می تواند تجربه عدم مشارکت و کاهش انرژی لازم برای انجام فعالیت ها شود(سالانوا و همکاران، 2010). فرسودگی تحصیلی، یکی از مسایل گریبانگیر سیستم آموزشی در همه مقاطع تحصیلی است و موجب هدر رفتن نیروی انسانی و هزینه های صرف شده می شود(آستین،1984)
فرسودگی را می توان نوعی اختلال نامید که به دلیل قـرار گرفتـن طولانـی مدت فرد در معرض استرس های محیطی در وی ایجـاد می شـود و نـشانـه هـای آن در ابـعـاد جـسمــانـی، روانـی، هیـجـانـی و ذهـنـی بـروز می کنـد(شه بخش، 1390).
بر اساس تحقیقات و پژوهش هاي انجام شده، می توان گفت که فرسودگی تحصیلی، در موقعیت هاي آموزشی، با ویژگی هایی، مانند: خستگی ناشی از الزامات مربوط به مطالعه، رشد حس و نگرش بدبینانه و بدون حساسیت نسبت به مطالب درسی و نیز احساس بی کفایتی و پیشرفت تحصیلی، ضعیف در امور درسی و تحصیلی، مشخص می شود(ژانگ 2007، نعامی،1390). هیس معتقد است هنگامی که فرد در معرض فشار روانی طولانی و مداوم محیط قرار می گیرد، اگر قادر به تطبیق خود نباشد، دچار فرسودگی می شود(Hayes 2015).
فراگيران در محيط های آموزشی در دستيابی به اهداف آموزشی خود، با چالش های متعددی مواجه می شوند؛ وقتی چنين چالش هايی منفی در نظر گرفته شوند، اثر زيانباری بر روی انگیزش، عملکرد تحصیلی و بهزيستی روانشناختی فراگيران خواهد داشت. به عبارتی ديگر، در حالي كه حضور در دانشگاه برای بسياری از دانشجويان، تجربه های خوشايندی به همراه دارد، برای برخی ديگر از دانشجويان، مطالب تحصيلی، مانند: آزمون ها، مقاله ها، ارائه مطالب و غيره، منجر به فرسودگی تحصيلی دانشجویان خواهد شد. بدیهی است که فرسودگی تحصیلی، تأثيرات منفی از لحاظ بهزيستی ذهنی، روانشناختی و جسمانی برای دانشجويان خواهد داشت.
فرسودگی تحصیلی، به عنوان فقدان انرژی و نشاط تعریف می شود و شخصِ دچار فرسودگی تحصیلی، احساس کسالت انگیزی را نسبت به انجام رفتار تحصيلی و شغلی نشان می دهد. فرسودگی تحصيلی، حالتی است که در یک فرد در حال تحصیل، به وجود می آید و پیامدی از فشار شغلی دایم و مکرر است؛ بدین ترتیب که شخص، در محیط تحصیل، به علت عوامل درونی و بیرونی، احساس فشار می کند و این فشار، دایمی و مکرر بوده و در نهایت، به احساس فرسودگی تبدیل می گردد. در این وضعیت، احساس کاهش انرژی رخ می دهد(کورس و فلین، 1929).
نیومن، معتقد است فرسودگی تحصیلی در دانشجویان، بنا به دلایل مختلف، یکی از عرصه های مهم تحقیقات دانشگاه است. دلیل اول این است که فرسودگی تحصیلی، می تواند کلید مهم درک رفتارهای مختلف دانشجویان، مانند عملکرد تحصیلی در دوران تحصیل باشد. دلیل دوم این است که فرسودگی تحصیلی، رابطه دانشجویان را با دانشکده و دانشگاه خود، تحت تأثیر قرار می دهد. سوم اینکه فرسودگی تحصیلی می تواند شوق و اشتیاق دانشجویان را به ادامه تحصیل تحت تأثیر قرار دهد. بر اساس تحقیقات انجام شده، می توان گفت که فرسودگی تحصیلی در موقعیت های آموزشی، با ویژگی هایی، مانند: خستگی ناشی از الزامات مطالعه، بدبینی نسبت به مطالب درسی و احساس پیشرفت ضعیف در درس و تحصیل مشخص می شود.
به طور کلی، فرسودگی را می توان نوعی اختلال نامید که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت فرد در معرض استرس های محیطی در وی ایجاد می گردد و نشانه های آن در ابعاد جسمی، هیجانی و ذهنی بروز می کند (Saatchi, 1995)
مفهوم فرسودگی، در اوایل دهه هفتاد برای اولین بار توسط فردنبرگر معرفی شد و ظهور و رشد آن مرهون زحمات فریدنبرگر در نیویورک و ماسلش در کالیفرنیا است. فرسودگی در ابتدا در تعاملات حرف های افراد، نظیر کارکنان خدمات اجتماعی، با تأکید بر روابط بین فردی میان متقاضی و عرضه کننده مورد توجه قرار گرفت.
Maslach, Schaufeli, & Leiter, 2001; Freudenberger, 1974
بر طبق نظر ماسلش و جکسون(1981) فرسودگی، نشانگانی مشتمل بر خستگی هیجانی، زوال شخصیت و تمامیت فردی کاهش یافته می باشد. یک جنبه کلیـدی نشانگان فرسودگی، احساس فزاینـده خستگی هیـجانی می باشد. محققان همچنین علایم فرسودگی را در زمینه های غیرشغلی، نظیر ازدواج، ورزش و تحصیلات دانشگاهی مشاهده کرده اند.(Pines & Nunes, 2003)
فرسودگی تحصیلی در میان دانشجویان، اشاره به احساس خستگی به خاطر تقاضاها و الزامات تحصیلی، داشتن یک حس بدبینانه و بدون علاقه به تکالیف درسـی و احساس عدم شایـستگـی به عنوان یک دانشجو دارد .(Zhang, Gan & Cham, 2007)
پینس، آرونسون و کفری به بررسی و مقایسه فرسودگی در بین پرستاران، مشاوران، مربیان و دانشجویان پرداختند و دریافتند که دانشجویان، در سطوح بالای مقیاس فرسودگی جای می گیرند. این بررسی نشان می دهد که دانشجویان، در طول دوران تحصیلی خود تا اندازه ای فرسودگی را تجربه می کنند. عوامل متعددی می توانند جـزو عـلـل ایـن نـوع فـرسـودگـی بـوده و راه هـای متـعـددی نیـز بـرای مقابـلـه و درمـان ایـن نشـانـگـان وجـود دارد.(Pines, Aronson, & Kafry, 1981)
اکثر تحقیقات نشان داده اند که فرسودگی تحصیلی، همان ساختار سه جزئی فرسودگی شغلی(خستگی هیجانی، بی علاقگی و خودکارآمدی شخصی کاهش یافته) را دارد(مونتا، 2011). علایم فرسودگی، شامل: خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و افت عملکرد شخصی است(واتسا و رابرتسونا، 2011). فرسودگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاهی به احساس خستگی به خاطر تقاضاهای درسی، داشتن یگ نگرش بدبینانه نسبت به دانشگاه و احساس بی کفایتی به عنوان یک دانشجو اطلاق می گردد(شائوفلی، پینتو و بیکر، 2009).
افرادی که فرسودگی تحصیلی دارند، معمولا علایمی، مانند: بی اشتیاقی نسبت به مطالب درسی، ناتوانی در ادامه حضور مستمر در کلاس های درس، مشارکت نکردن در فعالیت های کلاسی، احساس بی معنایی در فعالیت های درسی و احساس ناتوانی در فراگیری مطالب درسی را تجربه می کنند(سالملا – آرو و همکاران، 2008).
فراگیرانی که موقعیت های آموزشی را دوست ندارند، احتمالا مشکلات رفتاری درونی و بیرونی، مشکلات روان تنی و کیفیت زندگی پایین تر را زیادتر تجربه می کنند(جسور،1991؛کازن و همکاران،1990؛ به نقل از نعامی،1388).
پژوهش های دیگر نشان داده اند که خستگی هیجانی، با استرس های تحصیلی(ماربرگ و برا،2004؛ به نقل از نعامی،1388) ارتباط نزدیکی دارد؛ نگرش بدبینانه و منفی نسبت به موضوعات درسی، انگیزش یادگیری پایین(دسی و همکاران،1991؛ به نقل از نعامی،1388) را پیش بینی می کند و احساس موفق نبودن در موضوعات درسی با عزت نفس تحصیلی پایین همراه است(ساندرز و همکاران،2004؛ به نقل از نعامی،1388).
به گزارش ژانگ و همکاران(2007)، بین جنبه های ناسازگارانه کمال گرایی، با علایم فرسودگی تحصیلی، رابطه مثبت وجود دارد.
محققانی مانند آهوا و هاکانین (2007) نشان داده اند که فرسودگی تحصیلی، به افسردگی منجر می شود.
همچنین سالملا-آرو و ساوولانن (2008) نشان داده اند که علائم افسردگی و فرسودگی، تاثیر دوجانبه ای برهم دارند.
علاوه بر آن، تحقیقات نشان داده اند که جو حاکم بر دانشکده و انگیزش مثبت دریافت شده از سوی اساتید، با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی معنادار دارد(سالملا-آرو و ساولانین،2008؛کیارا و همکاران،2008؛ به نقل از نعامی،1388).
واتسون، دیری، تامپسون و لی (2008) در پژوهشی که در مورد رابطه بین استرس و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان رشته پرستاری در کشور هنگ گنگ انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که دانشجویانی که استرس زیادی را تجربه کرده اند و از سبک مقابله هیجانمحور استفاده کرده اند، سطوح زیادتری از بیماری روانشناختی و فرسودگی تحصیلی را تجربه کرده اند. به عبارتی دیگر، بین استرس و فرسودگی تحصیلی، یک رابطه مثبت و مستقیم وجود داشت.
همچنین اپلیتون، هال و هیل (2009) در پژوهشی که در مورد رابطه بین کمال گرایی ناسازگارانه و فرسودگی در میان ورزشکاران ممتاز مرد انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که بین کمال گرایی ناسازگارانه و فرسودگی، یک رابطه مثبت وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه ورزشکار، بیشتر کمال گرای ناسازگار بود، به همان اندازه فرسودگی او در امور ورزشی نیز به مراتب افزایش مییافت.
از سویی دیگر، بروس (2009) در پژوهش خود درباره شناسایی استرس و اجتناب از فرسودگی تحصیلی، نتیجه گرفت که عوامل متعددی، مانند: نارسایی حمایت اجتماعی، استرس بیش از اندازه و ویژگی های شخصیتی افراد می توانند باعث فرسودگی تحصیلی شوند. طبق یافته های این پژوهش، دانشجویانی که استرس بیش از اندازه و به تبع آن، فرسودگی تحصیلی را تجربه میکنند، ممکن است علائم هشداردهنده جسمانی، عاطفی و ذهنی را از خود نشان دهند.
همچنین آکا و یامان (2010) در پژوهشی که در مورد تأثیر متغیر منبع درونی- بیرونی کنترل بر روی سطوح فرسودگی معلمان در کشور ترکیه انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که معلمان، معمولاً منبع درونی کنترل دارند و معلمانی که منبع درونی کنترل دارند، فرسودگی بیشتری را از لحاظ عاطفی و هیجانی نسبت به معلمانی که منبع بیرونی کنترل دارند، تجربه میکنند.
از سوی دیگر تاریس، ون بک و شائوفلی (2010) در پژوهشی که در مورد رابطه کمالگرایی ناسازگارانه و سازگارانه با فرسودگی در 199 مدیر کشور هلند انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که بین کمال گرایی ناسازگارانه و فرسودگی، یک رابطه مثبت و بین کمال گرایی سازگارانه و فرسودگی، یک رابطه منفی وجود دارد؛ به عبارتی دیگر، مدیرانی که کمالگرایی ناسازگارانـه بیشتـری داشتند، فرسودگـی بیشتری را تجربـه کردنـد و مدیـرانی که کمالگرایی سازگارانه بیشتری داشتند، فرسودگی کمتری را تجربه کردند.
از طرف دیگر هیمل (2011، به نقل از عزیزی، 1389) در پژوهشی که در مورد تأثیر حمایت همسالان بر روی عملکرد تحصیلی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان انجام داد، به این نتیجه رسید که حمایت همسالان، در افزایش و بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش فرسودگی تحصیلی، نقش تعیینکنندهای دارد؛ چون تأثیری عمیق بر رفتار روزمره دانشجو می گذارد. اگر دانشجویی، خستگی هیجانی جدی داشته باشد، از لحاظ عاطفی، خسته، تحریک پذیر و ناامید خواهد شد و فرسودگی تحصیلی بیشتری را نشان خواهد داد. یک دانشجو با خودکارآمدی پایین، به فرسودگی تحصیلی دچار می شود.
مونتا (2011) در تحقیقی که در مورد رابطه بین نیاز به پیشرفت و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دوره کارشناسی انجام داد، به این نتیجه رسید که بین نیاز به پیشرفت و فرسودگی تحصیلی، یک رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. او ادعا کرده است که استرس، هنگامی اتفاق می افتد که تقاضاهای درسی، از منابع فراگیران فراتر رود. اگر استرس فراگیران ادامه یابد، آنها تمایل خواهند داشت که فشار را به صورت خستگی هیجانی، تجربه کنند. در حقیقت، افزایش خستگی هیجانی، مواجهه تدافعی را به صورت بی علاقگی افزایش خواهد داد. سرانجام، افزایش بی علاقگی، خودارزیابی منفی را به صورت کارآمدی پایین، پرورش خواهد داد. یافته ها نشان دادند که ویژگی ها، پیشایندها و نتایج فرسودگی تحصیلی، شبیه به فرسودگی شغلی هستند.
نعامی(1388)رابطه بین کیفیت تجارب یادگیری و فرسودگی تحصیلی را معنادار محاسبه کرده است.
نتایج پژوهش شه بخش(1390) نشان داد که حمایت اجتماعی در دانشجویان، با فرسودگی تحصیلی پایین، بیشتر از دانشجویان با فرسودگی بالا است؛ همچنین کمال گرایی در دانشجویان با فرسودگی تحصیلی پایین، بیشتر از دانشجویان با فرسودگی تحصیلی بالا است.
1- کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، دانشگاه پیام نور، واحد خوی – ایران(نویسنده مسؤول)