Mohammad Reza Bagherpour
Mohammad Reza Bagherpour
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

دوست داشتن های زیادی...

دختر کوچولو، جوجه اردکشو خیلی دوست داشت؛ هر چی خودش می خورد، به اون هم می داد؛ بغلش می کرد؛ پیش خودش می خوابوند؛ پراشو می شست. آخرسر هم جوجه اردک، جانشو فدای دوس داشتن های زیادی دختر کوچولو کرد؛ همین اواخر، دخترک وقتی احساس کــرد جوجه اردکــش داره می لرزه، فوری شربت خودشو ورمی داره؛ می ریزه توی گلوش و اینجوری، تب و لرز جوجه اردک، برای همیشه قطع می شه...

جوجهدوست داشتندخترکمحمدرضا باقرپورتب و لرز
نویسنده، ویراستار متن های فارسی، داستانک و مینیمال نویس. http://bagherpour.rozblog.com/ صاحب طولانی ترین متن فارسیِ بی نقطه با 6280 کلمه، مؤلف کتاب «سراب هویت» Telegram: @laylalalaylaylalalaylaylalay
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید