از تنهایی خوشم میاد، از تنهایی متنفرم !
تنهایی بهترین چیز تو دنیاس، برای خودتی، تمصمیاتت، کارها، رازها، همه چی دست خودته نه نیاز هست بترسی که قضاوتت کنن نه نیازه که ببنی کی در موردت چی فکر میکنه
میتونی لخت برقصی، میتونی آواز بخونی، میتونی فوش بدی، میتونی با خیال راحت خیال پردازی کنی بدون اینکه کسی بیاد وسط فکرت، میتونی همه جا تنها باشی
تنهام مثل مادری که بچش شهید شده
تنهام مثل پدری که تنها پسرش خودگشی کرده
تنهام مثل مثل دیوی که رستم تمام خانوادش و کشته
تنهایی بدترین چیز تو دنیاس، هیشکی نیست باهاش صحبت کنی، هیشکی نیست باهاش دردل و دل کنی، هیشکی نیست باهاش بخندی، هیشکی نیست پیشش خودت باشی، دیوننه باشی، منگل باشی، خر باشی
هر چقدر که میگذره و هیشکی نیست این تنهاییه بزرگ تر میشه، پهن تر میشه، مثل یه لحاف کرسی گنده و سنگین میفته روت و بغلت میکنه میگه من هستم، من پیشتم، من کنارتم
انقدر که پیشم بوده عاشقش شدم ولی ازش میترسم، میترسم که بمونه و دیگه نره.