امروز در خیابان دختر جوانی را دیدم که خسته می رفت. بسیار شکسته و درد آلود قدم می زد. با خود فکر کردم چه چیزی باعث می شود که دختری به تر و تازگی او چنین پژمرده شود؟ چیست که قدرتی چنین دارد؟ آیا عشق او را چنین خسته دل کرده؟ عشق،آدمی را زمین می زند و خوارمیکند اما زنده اش می کند، شادابی می دهد. در عشق دلتنگ یار می شوی اما دلت تنگ نمی شود. دلباز می شود خانه ی دلت. پس چیست که به این آینه زنگار زده است؟ عشق دروغین؟ابراز علاقه ای تهی از مهر؟ می تواند. عشق دروغین انسان را خوار می کند، زمین می زند و نمی گذارد دیگر شاداب شود، شکسته ات می کند. خورد ات میکند. بی چاره، بی پناه بدون تکیه گاه. پشتِ خالی. بدبین، به حتی گوسفند های اهلی. از انسان گرگی می سازد که به بچه های خود هم رحم نمی کند.