محققان کشف کردهاند که چگونه شخصیت و سبک وابستگی ما ممکن است بر آهنگهایی که دوست داریم اثرگذار باشند ـــ و چگونه موسیقی در طول زمان دستخوش تغییر شده است.
نویسنده: جیل ساتی ۱ فوریهیِ ۲۰۲۳، مجلهیِ نیکیِ بزرگتر، دانشگاه برکلی، کالیفرنیا
مترجم: هستی عزیزپور گروه علمی حکمت زندگی
من عاشق موسیقی و بخصوص، آهنگهای عاشقانه ام. اولین باری که «First Times» اثر اد شیرن را، که برای همسرش نوشته بود، شنیدم اشکهایم جاری شد. من همچنین، علاقهیِ زیادی به آهنگهای تلخ و شیرین دارم؛ آهنگهایی مانند «The One» اثر تیلور سوئیفت، جایی که او از این که رابطهاش با دوستپسر سابقش بینتیجه ماند ابراز تأسف میکند.
آیا ترجیحات موسیقایی ما چیزی در مورد شخصیت یا نحوهیِ نگاه ما به روابط میگویند؟ طبق تحقیقات جدید، ممکن است که این طور باشد.
در این مطالعه، ۴۶۹ شرکتکننده، ۷ تا ۱۵ آهنگ مورد علاقهشان را فهرست کردند، آهنگهایی دربارهیِ عاشق شدن، جدایی، یا هر چیز دیگری که به روابط مربوط میشود. این افراد سپس پرسشنامههایی را پر کردند که ویژگیهای شخصیتی آنها (مانند برونگرایی و وجدانمندی) و سبک دلبستگیشان را در روابط ـــ شامل سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی، اجتنابی یا ترکیبی از اضطرابی و اجتنابی ـــ ارزیابی میکرد.
افراد دارای سبک دلبستگی اضطرابی از رها شدن هراس دارند و از خود حالت وابستگی و آویزان بودن نشان میدهند، در حالی که افراد دارای سبک دلبستگی اجتنابی اغلب از دیگران کنارهگیری کرده و طوری رفتار میکنند که انگار چیزی برایشان اهمیت ندارد. کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند خود را شایستهیِ عشق میدانند و از نزدیک بودن به دیگران لذت میبرند.
دستیاران پژوهشی اشعار آهنگهایی را که افراد انتخاب کردند ـــ در مجموع تقریبا ۵۰۰۰ تا ـــ خواندند و مقدار انعکاس انواع مختلف دلبستگی در آن اشعار را ارزیابی کردند. آهنگهایی که بر روی چیزهایی مانند دور شدن از پارتنر متمرکز بودند، حتی زمانی که یکی از دو نفر میخواست نزدیکتر باشد، یا فرد از صمیمی شدنِ بیش از حد عصبی میشد، اجتنابیتر تلقی میشدند. ترانههایی که بیانگر نگرانی یا نشخوار فکری شخص در مورد این که پارتنرش به اندازهیِ کافی به او اهمیت نمیدهد یا در مورد فراری دادن پارتنر به دلیل احساس نیاز بیش از حد بودند، اضطرابیتر در نظر گرفته میشدند و آهنگهایی با مضامینی در مورد احساس امنیت و نزدیکی در روابط، ایمنتر در نظر گرفته میشدند. مثلا:
شنیدم که سر و سامون گرفتی
این که یه دختری رو پیدا کردی و ازدواج کردی
شنیدم که رؤیاهات واقعیت پیدا کرده
فکر کنم او چیزهایی به تو داد که من بهت ندادم
از این که بدون دعوت و ناگهانی ظاهر بشم متنفرم
اما نمیتونستم دور بمونم، نمیتونستم باهاش بجنگم
امیدوارم صورتم رو ببینی و بهت یادآوری بشه
که برای من تموم نشده
-ادل، Someone Like You
من در بهار گل گرفتم
ازت خواستم حلقهم رو دستت کنی
و وقتی غمگینم، دلقکبازی در میاری
و اگه بترسم، تو همیشه کنارمی
اجازه نده بگن موهات خیلی بلنده
چون اهمیتی نمیدم، با تو نمیتونم اشتباه کنم
بعدش دست کوچیکت رو در دست من بگذار
هیچ تپه یا کوهی وجود نداره که نتونیم ازش بالا بریم
- سانی و شر، I Got You Babe
باید بفهمی... که این فقط هیجان دیدار پسر با دختره
باید سعی کنی نسبت به اینکه معناش بیشتر از اینه بیتوجه باشی
به عشق چه ربطی داره، چه ربطی به عشق داره؟
عشق چیه جز یک احساس دست دوم؟
به عشق چه ربطی داره، چه ربطی به اون داره؟
وقتی میشه قلب رو شکست، کی به قلب نیاز داره؟
- تینا ترنر، What's Love Got to do With It
ازت متنفرم، دوستت دارم
متنفرم از این که عاشقتم
نمیخوام اینطوری باشه، اما نمیتونم به کسی بیشتر از تو اهمیت بدم
نمیخوام بهت آسیبی بزنم، فقط دلم برای در آغوش گرفتنت تنگ شده
-گناش (با حضور اولیویا اوبراین)، I Hate You, I Love You
محققان علاوه بر این که چگونه اشعارْ سبکهای دلبستگی را منعکس میکنند، از یک برنامهیِ زبانشناسی برای اندازهگیری تعداد دفعات بیان احساسات مثبت و منفی در آهنگها نیز استفاده کردند. این کار برای کمک به رد این احتمال انجام شد که محتوای عاطفیْ مسئول ترجیحات افراد است و نه تِمهای دلبستگی.
بر اساس این تجزیه و تحلیل، کسانی که اجتنابیتر بودند آهنگهایی با مضامین اجتنابی را ترجیح میدادند، در حالی که افرادی که امتیاز بالایی در روانرنجورخویی (نوروتیسیزم، بیثباتی عاطفی) گرفته بودند ـــ یعنی افرادی که مستعد نگرانی هستند ـــ آهنگهایی را ترجیح میدادند که بیانگر مضامین اضطرابی بودند. این یافتهها تحت تأثیر لحن احساسی آهنگ گزارش نشدند.
به گفته نویسندهیِ اصلی مقاله، راوین علایی از دانشگاه تورنتو، این اولین مطالعهای است که به بررسی نقش اشعار آهنگ در ترجیحات موسیقیْ پرداخته و به وجودِ یک دلیل احتمالی اشاره میکند.
یکی از دلایلی که مردم به موسیقی روی میآورند این است که موسیقی میتواند به آنچه در روابط به آن فکر میکنند، آنچه احساس میکنند و انجام میدهند ـــ مهمترین عرصه زندگی برای بسیاری از مردم ـــ اعتبار بخشد و اشعار برای چنین مسئلهای حائز اهمیت اند. «مردم از بازگو شدن احساسات و افکارشان از این طریق لذت میبرند و آن را معنادار میدانند.»
این مسأله چگونه در زندگی واقعی عمل میکند؟ برای مثال، جدایی را در نظر بگیرید. اگر وقتی صحبت از روابط میشود اجتنابیتر عمل میکنید، ممکن است گوش دادن به آهنگهایی که بیانگر این ایده هستند که روابط اهمیت چندانی ندارند یا به هر حال ممکن است شما را ناامید کنند (به عبارت دیگر، سوق دادن شما به سوی رهایی از روابط!) برایتان آرامشبخش یا دلگرمکننده باشد. از سوی دیگر، اگر بیشتر مضطرب هستید ـــ مثلاً شاید اغلب در مورد کارهای اشتباهی که در روابط انجام دادهاید فکر میکنید ـــ ممکن است با آهنگی پُراضطراب، که باعث میشود کمتر احساس تنهایی کنید، آرام شوید.
در حالی که راوین علایی معتقد است استفاده از موسیقی به این طریق میتواند در کوتاهمدت مفید واقع شود، در مورد استفاده از موسیقی برای تقویت نگرشهای مشکلساز در درازمدت هشدار میدهد. او میگوید: «ممکن است گاهی اوقات خوب باشد که برای آنچه در حال گذراندن آن هستید به دنبال تأیید اعتبار باشید، اما باید به عواقب بالقوهیِ گوش دادن مداوم به موسیقیای که افکار، احساسات و رفتارهای منفی شما را در روابط پررنگتر میکند نیز فکر کنید.
جالب اینجا است که او و همکارانش الگوی ثابتی در ترجیحات موسیقی برای افراد با سبکهای دلبستگی ایمن یا اضطرابی پیدا نکردند ـــ اگرچه یافتههای مربوط به شخصیتهای مضطرب نشان میدهد که ممکن است نوعی ارتباط از دست رفته در زندگی آنها وجود داشته باشد. او میگوید: «روانرنجورخویی (بیثباتی عاطفی) با دلبستگی اضطرابی مرتبط است و تا اندازهای همپوشانی دارد، اما اینها یک چیز نیستند. بنابراین، فکر میکنم مشخص است که یک فرد دلبسته اضطرابی چه متن آهنگی را دوست دارد.» [یعنی همان چیزی که در بالا در مورد افرادی که مستعد نگرانی هستند گفته شد که آهنگهایی را ترجیح میدادند که بیانگر مضامین اضطرابی بودند]
ترجیحات موسیقی ممکن است منعکسکنندهیِ ترندهای اجتماعی نیز باشند. علایی و همکارانش در گسترش بحثبرانگیز یافتههای خود، توجه خود را به ترجیحات اجتماعی برای موسیقی معطوف کردند. با تکیه بر نمودارهای بیلبورد، آنها ۶۰ آهنگ محبوب را در سالهای ۱۹۴۶، ۱۹۵۰ و سپس هر پنج سال یکبار تا سال ۲۰۱۵ گردآوری کردند. با تعداد آهنگهای کمتری که در سالهای قبل گوش داده میشد، در مجموع ۸۲۳ آهنگ برای تجزیه و تحلیل به دست آمد. پس از ارزیابی میزان بازتاب مضامین دلبستگیهای مختلف در اشعار این آهنگها، این گروه آهنگهای سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۵ را با آهنگهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ مقایسه کردند و سپس به بررسی چگونگی تغییر مضامین آهنگها طی هر پنج سال پرداختند. در هر دو مورد، آهنگهای پرطرفدار جدیدتر نسبت به آهنگهای محبوب قدیمیتر مستعد داشتن تمهای دلبستگی اجتنابی بیشتر و اشعار ایمن کمتری بودند. علایی معتقد است که این میتواند نشان دهنده گرایش جامعه غربی به سمت اجتناب بیشتر در روابط باشد ـــ شاید به این دلیل که ارتباطات افراد با یکدیگر نسبت به گذشته کمرنگتر شده است.
ما فردگراتر شدهایم و این روزها بیشتر از مردم چندین دهه پیش احساس تنهایی میکنیم. علایی میگوید نابرابری درآمد ممکن است باعث شود مردم ذهنیت «ما در برابر آنها» داشته باشند، نرخ طلاق بالاتر رفته و بر خلاف انتظارْ رسانههای اجتماعی ممکن است درحال کمرنگتر کردن ارتباطات انسانی باشند.«توضیحات دیگری نیز وجود دارد، اما این چیزی است که در حال حاضر به ذهنم میآید.»
این برای من و شما چه معنایی دارد؟ ممکن است بدان معنا باشد که ما باید با دقت و عمق بیشتری چگونگی این که موسیقی زندگی شخصی ما را منعکس کرده و شکل میدهد ـــ چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی ـــ را بررسی کنیم. اگر آهنگهای مورد علاقهیِ ما ارزش روابط را کاهش میدهند، شاید حداقل باید فکر کنیم که آیا میخواهیم بارها و بارها به آنها گوش بدهیم یا خیر.
او میگوید: «واقعاً به این که موسیقی موردعلاقهتان چه پیامی را ترویج میکند و این که آیا به این نحو میخواهید در مورد رابطهتان فکر و احساس کنید یا خیر ـــ هرچند که سازنده باشد ـــ توجه کنید. «البته که برای افراد مهم است که برای آنچه که از سر میگذرانند مُهر تأیید دریافت کنند. اما چهبسا در مقطعی خاص، نمیخواهید این مهر تأیید به یک فرآیند مخرب بدل شود.»
منبع این مقاله به زبان اصلی:
https://greatergood.berkeley.edu/article/item/how_your_favorite_songs_might_reveal_your_attachment_style