مؤسسه‌ی حکمت زندگی
مؤسسه‌ی حکمت زندگی
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

نُه گام برای این‌که در کارتان غرق شوید

حالت «غرقگی» (flow) کلید شادکامیِ شغلی است. اما غرقگی چیست؟ چرا مهم است؟ و چگونه میتوانیم به طور منظم در محل کار به آن دست پیدا کنیم؟

نویسنده: لِئو باباتا
۴ مِی ۲۰۱۲، مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر

مترجم: بهروز نوری
گروه علمی حکمت زندگی


آیا تا به حال خود را آن‌قدر در کارتان گم کرده‌اید که گذر زمان را حس نکرده باشید؟ اگرچه ممکن است این‌‌گونه درگیر شدن با کار برای اکثر مردم نادر باشد، چنین حالتی غرقگی (flow) نامیده میشود.

بر اساس تجربه‌یِ من، این تجربه یکی از کلیدهای شادکامی در کار است و مزیت جانبی آن این است که نه‌تنها استرس را کاهش میدهد، بلکه بهره‌وری شما را نیز افزایش میدهد. نباید بد باشد، نه؟

اما غرقگی چیست؟ چرا مهم است؟ و برای افزایش بهره‌وری و شادکامی در کار چگونه میتوانیم به طور منظم از آن بهره­‌مند شویم؟

غرقگی چیست؟

به بیان ساده، غرقگی (flow) حالتی ذهنی است که زمانی که به طور کامل در یک کار غوطه‌ور شده‌اید به آن دست می­یابید و دنیای بیرون را فراموش میکنید. غرقگی مفهومی است که توسط روان‌شناسِ ایجابی، میهای چیکسنت میهای، پیشنهاد شده است و این روزها احتمالاً در وبلاگها و انواع مجلات در مورد آن مطالعه خواهید کرد.

زمانی که در وضعیت غرقگی هستید:

· کاملاً روی کاری که در حال انجامش هستید متمرکز می­شوید؛

· خود، دیگران و دنیای اطراف را فراموش می­کنید؛

· گذشت زمان را احساس نمی­کنید؛

· احساس شادکامی و خودکنترلی می­کنید؛ و

· خلاق و سازنده می­شوید.

یکی از موضوعاتی که در ارتباط به غرقگی به آن علاقه دارم این است که مفهوم ذِن از کاملاً در لحظه حضور داشتن را قرض میگیرد و آن را در فعالیت­های کاری به کار میبرد. این مفهومی است که در وبلاگم با عنوان عادت­های ذِن زیاد درباره‌یِ آن صحبت کرده‌ام ـــ در لحظه بودن، تمرکز کامل بر روی یک کار، و رسیدن به حس آرامش و شادکامی در کارتان. غرقگی دقیقا چینین چیزی است.

چرا غرقگی مهم است؟

من معتقدم تواناییِ تک وظیفه‌­ای (در مقابل تواناییِ چندوظیفه‌ای) یکی از کلیدهای بهره‌وریِ واقعی است؛ نه از آن نوع بهره‌وری‌هایی که برای رسیدن به آن بایستی ۲۰ مورد از فهرست کارهایی که باید انجام دهید را حذف کنید (اگرچه این حذف کردن میتواند رضایت‌بخش باشد)، بلکه از آن نوع بهره‌­وری‌هایی که در آن تمام روز بین انجام کارهای مختلف در حرکت بوده و همیشه مشغول کاری هستید.

منظور من از بهره‌وریِ واقعی همانی است که در آن واقعاً به اهداف خود میرسید، جایی که کارهای مهم و طولانی‌مدت را انجام میدهید. به عنوان یک نویسنده، این ممکن است به معنای نوشتن یک یا دو مقاله‌یِ مهم و به‌یادماندنی باشد تا ۲۰ یا ۵۰ مقاله‌یِ بی‌اهمیت که مردم ۵ دقیقه پس از خواندن فراموش‌شان میکنند. این به معنای انجام پروژه‌های کلیدی به جای پاسخ دادن به یک سری ایمیل‌ها، تماسهای تلفنی زیاد، شرکت در جلسات زیاد، و بالا و پایین کردنِ اوراق کاری در طول روز است. این به معنای انجامِ معاملات کلیدی است. یعنی کیفیت به جای کمیت.

و هنگامی که یاد گرفتید روی آن نوع پروژه‌ها و کارهای مهم تمرکز کنید، غرقگی همان نحوه‌یِ انجام آنها است. شما خود را در آن کارهای مهم و چالش‌برانگیز غرق میکنید و به جای این که دائماً به‌واسطه‌یِ موارد جزئی (تماسها، ایمیل‌ها، پیامهای فوری، همکاران و غیره) از کارِ اصلی باز بمانید، میتوانید به اندازه‌یِ کافی روی کارها تمرکز کنید تا وقتی که تمام‌شان کنید.

و با غرق کردن خود در آنها، بیشتر لذت میبرید. شما در حالی که استرس را کاهش میدهید، خروجیِ باکیفیت را افزایش میدهید. شما به جای این که فقط کارهایی را تمام کنید، کارهای مهم را انجام میدهید. شما به جای این که فقط مشغول باشید به دست‌آوردهایی میرسید.

غرقگی یکی از کلیدهای همه‌یِ این چیزها است.

چگونه در کارِ خود به غرقگی و شادکامی دست یابید

حال چگونه به این حالتِ بودنِ رازآلود میرسید؟ آیا نیاز به مدیتیشن یا خواندن مناجاتی دارید؟ خیر، ندارید (اگرچه مدیتیشن میتواند توانایی شما برای تمرکز را بهبود بخشد)؛ و غرقگی هر چیزی است جز رازآلودگی ـــ بسیار کاربردی است و دست‌یابی به آن پر رمز و راز نیست.

ممکن است این تجربه به تمرین نیاز داشته باشد، اما در انجامِ آن بهتر خواهید شد. در این‌جا مراحل کلیدی برای دست‌یابی و بهره‌مندی از غرقگی آورده شده است:

۱.کاری را که دوست دارید انتخاب کنید.اگر از انجامِ کاری میترسید، برای غرق کردنِ خود در آن، کارِ سختی در پیش خواهید داشت. اگر شغل شما از چیزهایی تشکیل شده است که از آنها متنفر هستید ممکن است نیاز باشد که شغل دیگری پیدا کنید. یا به دنبال پروژه‌هایی باشید که دوست دارید در شغلِ فعلیِ خود انجام‌شان دهید. در هر صورت، مطمئن باشید که هر کاری که انتخاب میکنید، کاری است که میتوانید به آن علاقه داشته باشید.

۲. کاری مهم را انتخاب کنید. آیا کاری هست که دوستش دارید اما آسان و بی‌اهمیت است و در مقابل کاری دیگر است که دوستش دارید و تأثیر بلندمدتی بر شغل و زندگیِ شما خواهد داشت؟ کار دوم را انتخاب کنید، زیرا با انجام آن استفاده‌یِ بسیار بهتری از زمان‌تان خواهید داشت و غرقگی را تجربه می­کنید.

۳. مطمئن شوید که چالش‌برانگیز است، اما خیلی سخت نیست. اگر کاری خیلی آسان باشد میتوانید بدون فکر و تلاشِ زیاد آن را به پایان برسانید. یک کار باید آن‌قدر چالش‌برانگیز باشد که به تمرکز کامل شما نیاز داشته باشد. با این حال، اگر این کار خیلی دشوار باشد نخواهید توانست که خود را در آن غرق کنید، زیرا که بیشترِ تمرکز ِخود را صرف این خواهید کرد که چگونه آن را انجام دهید ـــ یا این که در نهایت دل‌سرد خواهید شد. ممکن است برای یافتن کارِ با سطح دشواری مناسب، نیاز به میزانی از سعی و خطا داشته باشید.

۴. زمان اوج و خلوت خود را بیابید. این در واقع دو مرحله است که در یک مرحله ادغام شده است. اول، بایستی زمانی را بیابید که در خلوت باشید در غیر این صورت هرگز نمیتوانید تمرکز کنید. برای من، آن زمان صبح است، قبل از این که هیاهوی زندگی روزمره به یک همهمه‌یِ کسالت‌بار تبدیل شود. این زمان برای شما ممکن است صبحِ زود باشد یعنی زمانی که تازه از خواب بیدار میشوید، یا در اوایل روزِ کاری، که بیشتر افراد هنوز به سر کار نیامده‌اند یا در حال نوشیدن قهوه‌شان بوده و در حال آماده شدن برای شروع کار هستند؛ یا ممکن است ساعت ناهار را امتحان کنید، یعنی زمانی که افراد معمولاً خارج از دفتر کار هستند. عصرها نیز برای بسیاری از افراد زمان خوبی است. یا اگر خوش‌شانس هستید و بتوانید مکانی آرام برای کار پیدا کنید، میتوانید در هر زمانی از روز این کار را انجام دهید. هر زمانی که انتخاب کنید، باید زمان اوج انرژی نیز برای‌تان باشد. برخی از افراد بعد از ناهار سست میشوند ـــ چنین زمانی برای قرار گرفتن در حالت غرقگی مناسب نیست. زمانی را پیدا کنید که انرژی زیادی داشته باشید و بتوانید تمرکز کنید.

۵. عوامل حواس‌پرتی را از بین ببرید. جدای از یافتنِ یک زمان و مکان آرام برای کار، نیاز دارید که سایر عوامل حواس‌پرتی را نیز از بین ببرید. این بدان معنا است که موسیقیِ پرت‌کننده‌یِ حواستان را خاموش کنید (مگر این که موسیقی‌ای پیدا کنید که به شما کمک میکند تمرکز کنید)، تلفنها، اعلانهای ایمیل، توییتر، تلگرام، و هر چیز دیگری که ممکن است به‌یک‌باره بر روی صفحه‌یِ نمایش ظاهر شود یا صدا ایجاد کرده و افکارتان را مختل کند، خاموش کنید. من همچنین تمیز کردن میز کارم را نیز مفید یافتم، حتا اگر این به معنای جمع کردن کاغذهای متفرقه در پوشه‌­ای باشد تا بعداً مرتب شوند. البته که این روزها روی میز من دیگر چیزی نیست، اما همیشه این‌طور کار نمیکردم. یک میز تمیز به‌شدت به این تجربه کمک میکند.

۶. یاد بگیرید تا زمانی که ممکن است روی آن کار تمرکز کنید. چنین چیزی نیاز به تمرین دارد. شما بایستی کار مورد نظر خود را شروع کنید و تا زمانی که میتوانید تمرکزتان را روی آن حفظ کنید. در ابتدا، بسیاری از افراد که عادت به جابه‌جایی مداوم بین فعالیت­ها را دارند با مشکل مواجه خواهند شد. اما به تلاش‌تان ادامه دهید و سعی کنید تمرکز خود را به کار بازگردانید. کم‌کم بهتر می­شوید و اگر بتوانید بدون هیچ حواس‌پرتی، تمرکزتان را روی آن کار حفظ کنید، و اگر کارتان به‌خوبی انتخاب شده باشد (چیزی که دوست دارید، چیزی مهم، و چیزی چالش‌برانگیز)، باید خود را در حالت غرقگی گُم کنید.

۷. از خودتان لذت ببرید.بر اساس تجربه‌یِ من، از دست دادنِ خود در غرقگی حالتی شگفت‌انگیز است. این احساسِ بسیار خوبی است که بتوانید واقعاً خودتان را در کاری با ارزش قرار دهید، در یک پروژه یا کار مهم پیش‌رفتِ بزرگی داشته باشید، کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید. برای قدردانی از این احساس وقت بگذارید (شاید بعد از این واقعیت ـــ قدرشناسیِ آن درست در زمانی که در غرقگی هستید، دشوار باشد).

۸. به تمرین ادامه دهید. باز هم نیاز به تمرین هست. هر مرحله به تمرین نیاز دارد، از پیدا کردن یک زمان آرام و اوج برای خود، و دور ریختن عوامل حواس‌پرتی‌، تا انتخاب کار مناسب؛ و به‌خصوص، حفظ تمرکزتان بر روی یک کار برای مدتی طولانی. اما هر بار که ناموفق بودید سعی کنید از آن درس بگیرید. هر بار که موفق میشوید باز هم باید از آن بیاموزید ـــ چه کاری را درست انجام دادید؟ و هر چه بیشتر تمرین کنید بهتر میشوید.

۹. پاداش ها را درو کنید. جدای از خشنودی ورود به غرقگی، در کل از کارِ خود راضیتر خواهید بود. کارهای مهم را انجام خواهید داد. به جای شروع و توقف مکرر، اغلب کارها را تمام خواهید کرد. همه‌یِ اینها بسیار رضایت‌بخش و نتیجه­‌بخش است. برای قدردانی از این موضوع وقت بگذارید و هر روز به تمرینِ آن ادامه دهید.


کتاب «شغل خوب، شغل پوچ» با ترجمه‌یِ مترجم این مقاله (بهروز نوری) اثری است از میهای چیکسنت میهای که به طور مفصل به موضوع غرقگی میپردازد
کتاب «شغل خوب، شغل پوچ» با ترجمه‌یِ مترجم این مقاله (بهروز نوری) اثری است از میهای چیکسنت میهای که به طور مفصل به موضوع غرقگی میپردازد



افزایش بهره‌وریسازمانهاکسب و کارشادکامی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید