ویرگول
ورودثبت نام
مؤسسه‌ی حکمت زندگی
مؤسسه‌ی حکمت زندگی
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

۱۰ بینش برتر برآمده از همایش «مهارت یک زندگی معنادار» در سال ۲۰۲۰ | بخش دوم (پایانی)

گروه ما بحث‌انگیزترین و تأثیرگذارترین یافته‌های منتشر شده در طول سال گذشته را بر میشمارد.

نویسنده: گروه نویسندگان

۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر، دانشگاه برکلی، کالیفرنیا

مترجم: هستی حق‌دادیان
گروه علمی حکمت زندگی

[در قسمت قبل به پنج بینش از ده بینش مورد تاکید در همایش زندگی معنادار اشاره شد. در این قسمت به موارد ششم تا دهم میپردازیم ـــ مترجم.]

۶. مشاهده‌یِ قدردانی و مهربانی، پیوندِ مردم با یکدیگر را تقویت میکند

قدرشناسی (سپاسمندی،Gratitude) یکی از اساسیترین احساسات برای پیوند دادنِ دو نفر با یکدیگر است. قدرشناسی احساس صمیمانه‌یِ اعتماد را ایجاد میکند و صمیمیت و توجه بیشتری را ترغیب میکند.

اما پژوهشی که امسال در مجله‌یِ شخصیت و روان‌شناسی اجتماعی منتشر شد، نشان میدهد که این اثرات مثبت از سطح افرادی که در این مبادله‌یِ سپاس‌گزاری شرکت کرده‌اند فراتر میرود و بر افرادی که فقط شاهد ابراز قدرشناسی بوده‌اند نیز تأثیر میگذارد.

در این مطالعه، سارا آلگو و همکارانش یک سری آزمایشات را انجام دادند. گاهی اوقات، شرکت‌کنندگان یادداشت‌های نوشتاری‌ را میدیدند که برای تشکر از لطفِ صورت‌گرفته‌ای در حق‌شان بود؛ در مواقع دیگر، آنها ویدیویی از شخصی را میدیدند که بیان میکرد قدردان مهربانی و ویژگیهای خوب شخص دیگری است.

در هر دو مورد، وقتی افراد این قدردانی‌ها را مشاهده میکردند، برای دوست شدن با فردِ قدرشناس و فردی که از او قدردانی شده بود جذب میشدند و همچنین میخواستند به آنها کمک کنند. این نشان میدهد که قدردانی میتواند تأثیرات موجی پیوندهای اجتماعیِ مثبت را در جوامع تشویق کند.

آلگو میگوید: «همه‌یِ مردم میتوانند الهام بگیرند تا با یکدیگر مهربان‌تر باشند و از طریق این مهربانیِ به‌هم‌گره‌خورده، خودِ گروه میتواند به گروهی با عمل‌کردِ بالاتر تبدیل شود.»

و بر اساس مطالعه‌یِ دیگری که امسال در بولتن روان‌شناسی منتشر شد، مشاهده‌یِ مهربانی نیز میتواند اثرات مشابهی داشته باشد.

در این مطالعه، هسونگ یونگ و همکارانش چندین دهه آزمایش تجربی را تجزیه و تحلیل کردند. محققان دریافتند که ناظرِ مهربانی بودن، خواه در مورد آن بخوانیم یا آن را در مقابل‌مان ببینیم، سبب میشود که با خودمان و حتا نسبت به افرادی که در آن عملِ مهربانانه شرکت نداشته‌اند مهربانانه‌تر رفتار کنیم.

یونگ میگوید: «مردم وقتی تماشا میکنند که کسی کارِ خوبی کرده است، آن را طنین‌انداز میکنند. این‌که این رفتارهای اجتماعی بسیار مسری هستند، واقعاً پیام مهمی است که مردم باید بدانند.»

هر دو مطالعه نشان میدهند که همه باید تلاش کنیم که بیشتر قدردانی کنیم و با دیگران مهربان‌تر باشیم. انجام این کار تأثیرات گسترده‌تری نسبت به آن‌چه ما میپنداریم دارد و به گسترش خوبی و انسجام اجتماعی بیشتر در جوامع ما کمک میکند.

۷. برای وادار کردن مردم به پیروی از دستورالعمل‌های کووید-۱۹ به مراقبت‌ کردن از دیگران توسل جویید

جهان با افزایش موج مجدد موارد کووید-۱۹ و مرگ‌ومیر ناشی از آن رو‌به‌رو است. به منظور متوقف کردن مؤثر آن، به افراد بیشتری برای رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، شامل ماسک زدن و حفظ فاصله‌یِ فیزیکی نیاز داریم، حداقل تا زمانی که واکسن به طور گسترده در دسترس قرار بگیرد.

اما چگونه میتوان مردم را وادار به پیروی کردن از این تمهیدات کرد؟ درحالی که به نظر میرسد افراد بیشترین انگیزه را برای حفظ سلامت خودشان دارند، تحقیقات نشان میدهند که در مقام عمل لزوماً این‌طور نیست. در عوض، پیامهایی که توجه ما را به دیگران جلب میکند، ممکن است مؤثرتر باشند.

در تحقیقی که امسال منتشر شد، جیلیان جردن، محقق هاروارد، و همکارانش واکنش گروه بزرگی از مردم آمریکا به اعلامیه‌های مختلف بهداشت عمومی در ماههای اولیه‌یِ همه‌گیری را مقایسه کردند. آنها دریافتند که پیامهایی که بر لزوم مراقبت از سایرین تمرکز میکنند بیشتر از پیامهایی که بر نیاز به مراقبت از خود متمرکز هستند، الهام‌بخش رعایت اقدامات بهداشتی اند؛ یافته‌ای که با مطالعات قبلی هم‌خوانی دارد.

جردن میگوید: «در حالی که افراد اهمیت زیادی به خود میدهند و به دنبال منافع شخص خود هستند، به دیگران نیز اهمیت زیادی میدهند و این انگیزه‌های اجتماعی بخش مهمی از رفتار ما را میسازند.»

در واقع، پژوهشی که در سوئد انجام شد به این نتیجه رسید که در اوایل سال ۲۰۲۰، افرادی که بیشتر «جامعه‌یار» (prosocial) بودند (یعنی مهربان و یاریگرِ دیگران بودند. [این ویژگیها در آنها] دو سال قبل از شیوع بیماری همه‌گیر اندازه‌گیری شده بود)، معمولاً بیشتر از افرادی که کمتر جامعه‌یار بودند دستورالعمل‌های فاصله‌گذاری را رعایت میکردند، و در صورت بیماری در خانه میماندند و ماسک میزدند.

بسیاری از عوامل اجتماعی دیگر نیز ما را به پیروی از دستورالعمل‌های مراقبت از سلامت سوق میدهند؛ از جمله ظرفیت پذیرش اطرافیان‌تان (هنجارهای اجتماعی) و هویت اجتماعی شما (بویژه هویت سیاسی شما ـــ حداقل در ایالات متحده). اما غریزه‌یِ ما برای نوع‌دوستی قوی است، اگر از آن استفاده شود. این امر بویژه هنگامی صادق است که نتیجه‌یِ اقدامات ما نامشخص باشد اما بتواند به رفاه دیگران آسیب برساند.

به همین دلیل است که بسیاری از دانشمندان توصیه میکنند که رهبران همیشه اهمیت محافظت از دیگران را در زمان درخواست از مردم برای زدنِ ماسک، حفظ فاصله‌شان و اقدامات احتیاطی دیگر برای جلوگیری از شیوع کویید-۱۹ بیان کنند. انجام این امر می‌تواند افراد بیشتری را تشویق کند تا این قدمها را بردارند و کمک میکند تا همه‌گیری برای همه زودتر به اتمام برسد.

۸. اگر مفروضات اساسی خود درباره‌یِ فقر را زیر سوال ببریم ممکن است بیشتر به نابرابری اهمیت بدهیم

چرا کسی در دنیا باید از نابرابری اقتصادی حمایت کند در حالی که مضرات آن برای افراد و جوامع مشخص است؟طبق مقاله‌ی جدیدی که امسال منتشر شد، این به «قضاوت مردم درباره‌یِ علت فقیر بودنِ فقرا» و این باور که نابرابری دقیقاً نشان‌دهنده‌ی میزان سخت‌کوشی یا تنبلی افراد است، برمی‌گردد.

ابتدا، پائول پیف و همکارانش افرادی از ۳۴ کشور را در رابطه با این‌که فقر به نابرابری در جامعه نسبت داده می‌شود (علل موقعیتی) یا به تنبلی یا بی‌ارادگی (علل خصلتی) بررسی کردند.

همان‌طور که محققین انتظار داشتند، افرادی که فقرا را تنبل میدانستند، معتقد بودند که آنها مستحق فقر اند ـــ و ثروتمندان مستحق ثروتمند بودن اند، چون آنها سخت‌کوش هستند. بر اساس نظرسنجی دیگری از مردم آمریکا، محققان دریافتند که علل موقعیتی و علل خصلتی در ذهن افراد با هم تناقض نداشتند. به عبارت دیگر، افراد ممکن است همزمان به هر دو دسته علل باور داشته باشند ـــ و تحقیقات دیگری که در این مقاله ذکر شده است نشان میدهند که آنها اغلب حتا از این‌که چنین مفروضاتی درباره‌یِ فقر در ذهن‌شان دارند آگاهی ندارند.

سپس، محققان سعی کردند سه آزمایش دیگر را اجرا کنند تا ببینند آیا میتوانند آگاهی مردم را نسبت به خصایص و ویژگیهای خود تحریک کنند و این آگاهی در عوض، چگونه میتواند رفتار آنها را تحت تأثیر قرار دهد. در آزمایش اول، آنها از یک گروه جغرافیایی متنوع متشکل از حدود ۱۰۰۰ آمریکایی بزرگ‌سال خواستند در مورد افراد فقیر ـــ یا در مورد این که چرا برخی افراد شاید مستحق فقیر بودن نباشند ـــ بنویسند. شرکت‌کنندگانی که به فکر فقر و علل آن بودند، این گزینه را داشتند که همه، بخشی، یا هیچ‌ بخش از جوایز خود را به کمپین حداقل دست‌مزد اهداء کنند. درواقع، کسانی که دعوت شده بودند تا درمورد علل موقعیتی فقر ـــ مانند نژادپرستی، فقدان تحصیلات یا آسیب‌های دوران کودکی ـــ فکر کنند بیشتر از سایرین کمک مالی میکردند و از اقدامات علیه نابرابری حمایت میکردند.

در مجموع، مطالعات نشان میدهند که افراد میتوانند تغییر دیدگاه داده و به فقر، کمتر به شکل نقصان اراده و بیشتر به عنوان نتیجه‌یِ نیروهای اجتماعی نگاه کنند ـــ اما آنها باید از طریق آموزش، از این نیروها آگاه شوند و به فرصتی نیاز دارند تا درباره‌یِ مفروضات خود تأمل کنند.

۹. عدالت اجتماعی و شادیِ انفرادی دست‌ در دست و دوشادوشِ هم حرکت میکنند

امسال میلیونها نفر در سراسر جهان برای اعتراض به قتل جورج فلوید، برونا تیلور و دیگر رنگین‌پوست‌های آمریکایی به خیابانها آمدند. یکی از قابل‌ملاحظه‌ترین موارد درباره‌یِ اعتراضات تنوع شرکت‌کنندگان در آنها بود؛ آنها شامل افراد پیر و جوان، از همه‌یِ نژادها و اقوام مختلف در شهرهای بزرگ و کوچک بودند. به نظر میرسید بیشترِ مردم احساس میکردند که این جنبش به آنها مربوط است، حتا اگر خودشان قربانی بیعدالتی نژادی نبوده باشند.

پژوهشی که در اوایل ماه ژوئیه، زمانی که اعتراضات در اوج خود بودند، منتشر شد نشان میدهد که حق با آنها است، حتا اگر کاملاً متوجه آن نشده نباشند. در حالی که واضح است که یک جامعه باید برای عدالت اجتماعی فی‌نفسه ارزش قائل باشد، این مطالعه نشان میدهد زمانی که جوامع عادلانه‌تر باشند همگان سود میبرند. به نظر میرسد کشورهایی که بالاترین سطح عدالت اجتماعی را دارند شادکام‌‌ترین شهروندان را نیز دارند.

در این پژوهش که در مجله‌یِ روانشناسی جامعه منتشر شد، دو محقق، سالواتوره دی مارتینو و ایزا کاپر پلتتسکی سطوح عدالت اجتماعی در ۲۳ کشور اروپایی را بررسی کردند. شاخصهای عدالت اجتماعی شامل برابری در زمینه‌یِ آموزش و مراقبتهای بهداشتی برای اقلیتهای قومی و فقرا، سیاستهای عدم تبعیض، بازنمایی جنسیتی در دولت، و دیگر موارد، بودند.

سپس محققان این داده‌ها را با میزان رضایت اروپاییان از زندگی خود که بر اساس مصاحبه با حدود ۱۷۰۰۰۰ نفر به دست آمده بود مقایسه کردند. پس از بررسی سایر عوامل مانند سن، جنسیت، شغل یا تولید ناخالص ملی یک کشور ـــ که میتوانستند بر شادی اثرگذار باشند ـــ آنها دریافتند که زندگی در یک جامعه‌یِ عادلانه‌تر دومین عامل مهم سهیم در شادکامیِ فردی است. تنها چیزی که از حیث اهمیت در رتبه‌ی بالاتری از آن قرار داشت سرمایه‌یِ اجتماعی بود ـــ یعنی استحکام روابط افراد، اعتماد به نهادها، و مشارکت مدنی. دی مارتینو میگوید: «روابط اجتماعی برای شادکامی مردم اهمیت دارد؛ و یکی از مهمترین چیزها است. اما مردم باید درک کنند که اوضاع و احوالی که آنها را احاطه کرده نیز ـــ به طور مثال، زندگی در جایی که فرصتها یا منابعی را در اختیار آنها میگذارد ـــ برای شادکامی آنها بسیاربسیار حائز اهمیت است.»

ضمن تکیه بر تحقیقات دیگری که اهمیت حکم‌رانی خوب و نقش برابری اجتماعی را در شادی فردی ـــ حتا برای افراد ثروتمند ـــ نشان میدهند، این تحقیق نیز از این مسئله حمایت می‌کند که برابری اجتماعی برای همه‌یِ ما اهمیت دارد.

۱۰. زندگی در جوامع پرتنوع میتواند کلیشه‌ها را کاهش و رفاه را افزایش دهد

به لطف مهاجرت و جهانی شدن، افراد بیشتری در جهان با تنوع [فرهنگی و نژادی و جنسیتی] بیشتری نسبت به گذشته زندگی میکنند. در مقاله‌یِ جدید منتشرشده درمجله‌یِ PNAS در ماه ژوئن، سه روانشناس، زوشونزی بای، میگوئل آر. راموس و سوزان تی. فیسک پیامی امیدوارکننده در خصوص چشم‌اندازهای طولانی‌مدت تنوع به ما میدهند.

سؤال آنها این است: چگونه تجربه‌یِ تنوع نژادی کلیشه‌هایی که مردم دارند را تغییر میدهد؟ برای پی بردن به این موضوع آنها مجموعه‌ای از مطالعات را در بیش از ۱۲۰۰۰ نفر در ۴۷ کشور، از جمله کل ۵۰ ایالت امریکا انجام دادند. به طور کلی، آنها دریافتند که افرادی که در مناطق همگن‌تری (دارای تنوع کمتری) ساکن اند بسیار بیشتر دارای کلیشه‌هایی درمورد افراد متفاوت با خود هستند و آنها را کمتر صمیمی و شایسته میدانند. از سوی دیگر، آنها مینویسند:

«ایالات متحده و کشورهایی با سطوح بالاتری از تنوع قومی (به عنوان مثال، آفریقای جنوبی و هاوایی، در مقابل کره‌یِ جنوبی و ورمونت)، افراد آنلاینی که بیشتر تنوع قومی را مشاهده میکنند، و دانش‌جویانی که به کالجهایی دارای تنوع قومی بیشتر میروند، از نظر ذهنی گروههای قومی را بیشتر شبیه به یکدیگر میدانند.»

این پژوهش، بر اهمیت مزیت دیگری که با پرهیز کردن از کلیشه‌ها حاصل میشود، تأکید میکند: رفاهِ بیشتر. در تحقیقات روی مردم آمریکا و دانش آموزان، آنها دریافتند که افراد در جوامع دارای تنوع، هم کلیشه‌های کمتری دارند و هم اعلام رضایت بیشتری از زندگی‌شان میکنند.

چرا؟ بیان کردنش دشوار است. یافته‌های برخی تحقیقات نشان می‌دهند که اگر حس نکنیم که تنوع چیز خوبی است، این تنوع به ما فشار روانی وارد میکند. محققان میپندارند تجربه‌یِ تنوع، افقِ دیدِ ما را نیز وسعت میبخشد. برای مثال، تحقیقی از سال گذشته، نشان میدهد که تنوع مذهبی در کوتاه‌مدت موجب نزاع بیشتری میشود؛ اما در طول زمان، افراد به تفاوتها عادت میکنند و زندگی کردن با یکدیگر را می‌آموزند.

مانند همیشه، ما به تحقیق بیشتری نیاز داریم. اما در این میان، میتوانیم به پیامدهای حاصل از نتیجه‌یِ آنها امیدوار باشیم: «افراد دارای توانایی بالقوه برای پذیرش تنوع هستند [که این موضوع] باید جوامع را به مداخله در برابر موانع احتمالی برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ترغیب کند.»‎



لینک این مقاله در سایت مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر:

The Top 10 Insights from the “Science of a… (berkeley.edu)

معنای زندگیزندگی معنادارروان شناسیعدالت اجتماعینابرابری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید