مؤسسه‌ی حکمت زندگی
مؤسسه‌ی حکمت زندگی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

آیا شما از مادرتان غمگین‌تر اید؟

آیا جنبشِ زنان اوضاع را به‌جای زنان برای مردان بهتر کرده است؟!

نویسنده: کریستین کارتر
۱ اکتبر ۲۰۰۹، مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر، دانشگاه برکلی، کالیفرنیا

مترجم: هستی حق‌دادیان
گروه علمی حکمت زندگی

با تشکر از احتمالاً خودِ مادرم، من نیستم. (یعنی غمگین‌تر از مادرم نیستم. و صدالبته که قطعاً شادکام‌تر ام.) اما بر اساسِ پژوهشِ انجام‌شده توسط محققینِ دانشگاه پنسیلوانیا به نام "پاردوکس کاهشِ شادکامی زنان" بسیاری از زنانِ امروز نسبت به همسالانِ خود در ۴۰ سالِ قبل غمگین‌تر اند. شاید در موردِ این پژوهش چیزی شنیده باشید، چراکه نویسنده‌یِ صاحبِ آثار پرفروش، مارکوس باکینگهام، با آن در هافینگتون‌پُست سر و صدا به پا کرده است، همان‌طور که مورین داود هم با آن در نیویورک‌تایمز چنین کرده.

زنان علاوه بر این‌که از نسلهای گذشته کمتر شادکام اند ـــ برخلافِ مردان، که از شادکامی بیشتری نسبت به مردانِ نسلهای قبل دارند برخوردار میشوند ـــ باافزایش سن نیز غمگین و غمگین‌تر میشوند.

چرا این اتفاق میفتد؟ آیا جنبشِ زنان اوضاع را به‌جای زنان برای مردان بهتر کرده است؟!

هفته‌یِ پیش در یک رادیوی عمومی ملی به نامِ فروم (گردهمایی ـــم.) حضور داشتم و درباره‌یِ همین موضوع با روتروزنِ مورخ و یکی از نویسندگانِ این مقاله گفت‌وگو کردم. نظریه‌های زیادی درباره‌یِ آن‌چه چه‌بسا دارد روی میدهد مطرح شد؛ در این‌جا آن‌چه فکر میکنم در جریان است به طور خلاصه ارائه شده است. شما نیز میتوانید به این گفت‌وگو در این‌جا گوش کنید.

۱.جنبشِ زنان زندگی زنان را تغییر داده است، اما نهادها را ـــ از قبیل حکومت، ازدواجها، محلهای کار، و اختیارِ مراقبت‌کردن یا مراقبت‌نکردن ازبچه‌هامان ـــ متناسب با آن تغییر نکرده است. روت روزنِ مورخ خصوصاً این نکته را در این‌جا بروشنی بیان میکند.

۲.داشتن امکان انتخابهای بیشتر ما را آزادتر میکند، اما ما را ضرورتاً شادکام‌تر نمیکند. در حال حاضر ما میتوانیم تصمیم بگیریم که به سر کار برویم یا در خانه با کودکان‌مان بمانیم (البته از نظر تئوری، بعضی از ما مجبور ایم که به سر کار برویم)، و درموردِ آن‌چه میتوانیم به عنوان وظایفِ حرفه‌ای خود انجام دهیم انتخابهای بیشتری داریم، و در مورد ازدواج‌کردن یا ازدواج‌‌نکردن، و ماندن یا نماندن در ازدواج نیز انتخاب بیشتری داریم. تمام این انتخابها از اهمیت برخوردار اند، اما آنها لزوماً شادکامی بیشتری را برای ما به ارمغان نمیاورند. همان‌طورکه بری شوآرتز به ما آموخت، پارادوکسی همراه با انتخابها وجود دارد: داشتنِ گزینه‌های بیشتر ما را از انتخاب‌مان ناراضی‌تر میکند، بنابراین زمانی که شما مربایی را در سوپر مارکت میخرید، اگر شما فقط از میانِ سه نوع مربا انتخاب کنید از انتخاب‌تان راضیتر خواهید بود نسبت به آن‌که قرار باشد از میانِ ده نوع مربا دست به انتخاب بزنید. همین مسئله در رابطه با زندگی ما نیز صدق میکند.

۳. ما پیوندهای اجتماعیِ مستحکم و متعدد کمتری نسبت به زنانِ ۴۰ سالِ پیش داریم. معمولاً هرچه‌قدر که بیشتر به گروهها ملحق بشویم و در آنها مشارکت کنیم و دوستان و خانواده‌مان را ببینیم شادکام‌تر میشویم. درواقع، رابرت پوتمن به طرز قانع‌کننده‌ای به ما نشان داده است که شادکامی ما بیش از هر چیز توسط وسعت و عمق روابط اجتماعی‌مان پیش‌بینی میشود ـــ و نشان داده است که این قبیل پیوندها رو به افول اند.

۴. فاصله‌یِ بسیار زیادی میانِ آرزوهای ما و دست‌آوردهای ما وجود دارد. این مربوط به نکته‌یِ اول فوق‌الذکر است: انتظارات‌مان بسی بیشتر از آن حدی است که زندگی‌مان در آینده عالی خواهد بود. ما به‌گونه‌ای پرورش یافته ایم که باور کنیم که میتوانیم هر کاری را انجام بدهیم، و هر کسی که میخواهیم، باشیم. اما بعد بزرگ میشویم و میفهمیم که در واقع نمیتوانیم هر کاری را انجام دهیم یا همه‌یِ کارها را یک‌باره انجام دهیم و این عمیقاً ناامیدکننده است. این ما را غمگین میکند. و زمانی که سعی میکنیم که هر طور شده همه‌یِ کارها را انجام دهیم، احساس نومیدی و بیعقلی میکنیم.

۵. ما همچنین یک پاردوکس مرتبط به فراوانی را نیز تجربه میکنیم: احساس میکنیم که محقّ ایم که همه چیز داشته باشیم. بنابراین وقتی که به یکی از خواسته‌های خود میرسیم، چون به همه‌یِ خواسته‌های‌مان نرسیده‌ایم، به جای احساسی قدردانی از رسیدن به آن خواسته، احساسِ ناامیدی میکنیم.

البته که موارد دیگری نیز در این‌جا نقش دارند، مثلِ این واقعیت که امکان مجرد‌ماندن‌ زنان با بالارفتنِ سن‌شان، بیشتر از مردان است، و این ناشادکامی بیشتری را پیش‌بینی میکند (به آن نکته‌یِ مربوط به پیوندهای اجتماعی فکر کنید.) اما پنج موردی که من در بالا ذکر کردم مواردی اند که ما میتوانیم کاری برای‌شان انجام دهیم. در این‌جا چند کار وجود دارد که میتوانیم برای شادکام‌تربودن انجام دهیم:

۱. برای تغییردادن نهادهای اطراف‌تان کار کنید. برخی از محلهای کار و شوهرها تغییر کرده‌اند، اما فقط تعدادِ انگشت‌شماری از آنها به اندازه‌یِ کافی تغییر کرده‌اند تا این امکان را برای یک زن فراهم کنند که درحالی که به صورتِ تمام‌وقت کار میکند فرزندانی شاد و متعادل پرورش دهد و همزمان خود نیز کاملاً خوش‌حال باشد.

۲. سعی کنید به جای انتخابهایی که شما را تهی و ناامید میکنند، انتخابهایی کنید که شما را به عادتهای شادکامی‌آور رهنمون میشوند.

۳. با دوستان، خانواده، و همسایه‌های خود وقت بگذرانید. به گروهها و انجمنها ملحق شوید، و به گردهمایی‌ها بروید. هیچ چیزی مهمتر از این برای شادکامی شما وجود ندارد.

۴. به خود آسان بگیرید. همان‌طور که پدرم همیشه میگفت، «تنها هدفِ من صعود از یک کوهِ کم‌ارتفاع است.» این یک نگرشِ خوب است ـــ اگر انتظاراتِ شما پایین باشد، به دام پارادوکس فراوانی، که در بالا به آن اشاره شد، نخواهید افتاد ـــ و این نگرشی است که فکر میکنم وقتی که نوبت به فرزندپروری میرسد اختلافاتی واقعی در جنسیت را منعکس میسازد. به همین جهت است که مردان پس از بازگشتن از مراسم شب آغاز سال تحصیلی فرزندان‌شان (مراسمی که معلمان خود را به شاگردان و والدین معرفی میکنند و درباره‌یِ نحوه‌یِ آموزش و نکات لازم برای کسب نمره‌یِ خوب در آن درس توضیح میدهند ـــم.) به خود میبالند؛ اما زنان پس بازگشت از این مراسم احساسِ گناه میکنند که مادری که در خانه به آموزش فرزندش کمک کند نیستند، و در یک گردش علمی صرفاً رانندگی میکنند. هیچکدام از این احساسهای گناه مسلماً برای شما سودی ندارند؛ همان‌طور که رابرت هیلییر گفت، «اگر تمامِ تلاش خود را میکنید وقتِ نگران‌بودن از شکست را نخواهید داشت».

۵. سپاسمندی [از داشته‌هاتان] را آگاهانه و عامدانه تمرین کنید: قول میدهم که با سپاسمندتربودن شادکام‌تر خواهید شد.

این روندها برای کیفیت زندگیِ ما، یا برای فرزندان‌مان بی‌اهمیت نیستند: شادکامی ما میتواند تاثیر بسیار مثبتی بر شادکامی فرزندان‌مان بگذارد.

شما چه‌طور فکر میکنید؟ آیا به نظرتان شما از مادرتان و همسالانش غمگین‌تر اید؟ اگر چنین است، فکر میکنید که دلیلش چیست؟ اگر نه، چه‌گونه در برابر این روندها ایستادگی میکنید؟



Selected references:

Plagnol, Anke, and Richard Easterlin. "Aspirations, Attainments, and Satisfaction: Life Cycle Differences between American Women and Men." GeNet Workign Paper No. 32 (2008). http://www.tmbc.com/site/strongestlifebook/resources/aspirations.pdf

Putnam, Robert D. Bowling Alone: The Collapse and Revival of American Community. New York: Simon and Schuster, 2001.

Schwartz, Barry. The Paradox of Choice: Why More Is Less. New York: HarperCollins Publishers Inc., 2004.

Stevenson, Betsey, and Justin Wolfers. "The Paradox of Declining Female Happiness." University of Pennsylvania, 2009.

Join the Campaign for 100,000 Happier Parents by signing this simple pledge.

Become a fan of Raising Happiness on Facebook.

Follow Christine Carter on Twitter

Subscribe to the Happiness Matters Podcast on iTunes.

Sign up for the Raising Happiness CLASS!


لینک این مقاله در سایت مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر:

Are You Sadder Than Your Mother? (berkeley.edu)


شادکامیشادکامی زنانبهروزیجنبش زنانروانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید