باز هم بد قولی کردم به خودم و وقفه ای بیشتر از ۱-۲ هفته افتادش بین نوشتههام، البته از دلیلاش این بودش که اول سال جدید میلادی یه سفر به ایران رفتم و بعدش یه ۲ هفتهای داداشم باهام اومد هلند و مهمونم بود و الانم که سرماخوردم.
چند وقت پیش که داشتم پادکست علی بندری که چنل بی هستش رو گوش میدادم (اگر تاحالا گوش ندادید و باهاش آشنا نیستید حتما امتحانش کنید!) گفت:
این پادکست توی آذر ماه ۹۸ ضبط شده و نمیدونم شما االان گوش میدید بهش یا هفته دیگه یا سالیان دیگه اما میخوام بگم توی آبان ۹۸ توی ایران اتفاقات دردناکی افتاد و...
منم از این رسم استفاده میکنم و میگم زمانی که سفر کردم به ایران یعنی دی ماه ۹۸ مصادف بود با سانحه ای که برای هواپیمای اکراینی اتفاق افتاد و برای همه خانوادههای این عزیزان آرزوی صبر و آرامش دارم و درکشون میکنیم و میکنم! مخصوصا وقتی که من هم میتونستم توی این پرواز باشم اگر برنامه سفرم عقب نمیافتادش.
سیستم پزشکی اینجا خیلی خیلی متفاوت هستش با ایران جوری که حتی گاها ازار دهنده میشه برای آدم مخصوصا اوایلش که جا نیوفتادی! همون طوری که توی این پست فرآینده اجاره محل زندگی در هلند در مورد فراینده اجاره خونه و درخواست ثبت آدرس رو توضیح دادم برای دکتر رفتن هم مراحلی رو از قبل باید انجام بدید.
اینجا برخلاف ایران این طوری نیستش که هر وقت مریض شدیم به شکل رندم بریم یه دکتری یا نزدیک ترین دکتر بهمون، حالا اگر سرکار باشیم دکتر نزدیک به اون یا خونه باشیم مطب نزدیک خونه! باید یه پزشک عمومی رو از قبل انتخاب کنیم که در محدوده محل زندگی مون باشه بهش درخواست بدیم که بیمار جدید رجیستر میکنید یا نه؟ اگر گفتن اره، مدارک رو پر کنیم و براشون بفرستیم و بعد ۱-۲ روز معمولا تایید و روالش انجام میشه و از این به بعد خدایی نکرده اگر مشکلی پیش بیاد برامون میتونیم بهش مراجعه کنیم ولی خوب اگر مثلا به هر دلیلی هم خوشمون نیومد ازش به راحتی قابل تغییر دادن هستش و میتونیم دکتر دیگه ای رو انتخاب کنیم و فرآیند رو تکرار ولی اگر پیش دکتری غیر از دکتر خودمون بریم و مریض ثبت شده نباشیم برای اون دکتر، پذیرش نمیشیم! تقریبا شبیه طرح پزشک خانواده که قرار بود توی ایران هم پیاده بشه و نشد!
خوبی ها و بدی های خودش رو داره که بعدا توی قسمت دوم این پست بیشتر و مفصل تر در مورد این سناریو توضیح میدم چون هنوز بعد از ۷-۸ ماه خودم انجامش ندادم و شده برای یه فوبیا! چون لزوما همه دکتراشون زبانشون خوب نیست، خود آدم هم وقتی مریض باشه و ناخوش بخواد مشکلاتش رو به زبون غیرمادری خودش بگه نه تمرکز کافی داره و نه هوش و حواس درست مخصوصا اگر تنها هم بری.
اولین باری که مریض شدم طبق عادت قبل گفتم حداقل تا نیوفتادم برم داروخانه یه استامینیوفن و کلداکس یا سرماخوردگی بخرم و بخورم که علاجه قبل واقعه کرده باشم. خلاصه خیلی سرمستانه رفتم توی داروخانه گفتم کلداستاپ دارید؟ انتظار داشتم بدونه چیه چون تاجایی که یادمه داریوی ایرانیای نیستش! اما های و واج موندن و با این حالت که اصلا نمیدونه دارم در مورد چه دارویی صحبت میکنم گفتش نه! با گفتم ولش حداقل یه استامینیوفن بگیرم گفتم استامینیوفن کدئین دارید؟ که گفت ?!what خلاصه که دیگه به علم پزشکی نداشته ام شک کردم و با تردید و اروم گفتم استامینیوفن رو که دیگه باید بشناسن! بذار اونو بپرسم که باز هم ریاکشن مثل قبل بود که اومد و چندتا پماد و داروی که کلا برای چیز دیگه ای به نظر میرسید نشونم دادش که گفتم نه ممنون و داشتم میاومدم بیرون که گفتم بذار حداقل بپرسم مسکن یا همون pain killer دارن یا نه که وقتی پرسیدم گفت میتونم از Albert Heijn و سوپر مارکت های دیگه بخرم! که کور سوی اومدی شد برام.
گفتم حالا که به یه نقطه تفاهمی رسیدیم بذار بپرسم که ویتامین D و C هم دارن یا نه چون اینجا همش هوا ابری و بارونیه خورشید خیلی کم دارن این طوری جبران بشه و ویتامین C هم که خوب برا سرماخوردگی خوبه که گفت اونم برو از سوپر مارکتیا بگیر دارن!
خلاصه دست از پا درازتر از داروخانه دست خالی برگشتم، وقتی سرکار رسیدم از همکارای هلندیم پرسیدم شما موقعی که سرمامیخورید چیکار میکنید؟ گفت معمولا میریم دکتر اما خوب اونام کاری نمیکنن میگن برو ۱ هفته بعد بیا اگر خوب نشده بودی یه کاری میکنیم :)) چون معتقدا اگر سرماخوردگی عادی باشه دوره داره و بعد چند روز با استراحت و مراقبت خودش خوب می شه و بهتره به جای مصرف دارو بذاریم بدن کارخودش رو کنه و عادتش ندیم به دارو و یا چرک خشک کن! که گفتم من هر موقع توی ایران مریض میشم یا سرما میخورم دکتر که میرفتم یه آمپول پنسیلین با چرک خشکن و قرص سرماخوردگی که بهش میگیم کلداکس برام تجویز میکرد و بعد ۱-۲ روز خوب میشدم، که با تعحب یکی دیگه از همکارام گفتش اینجا اگر حال طرف خیلی بد باشه و راه دیگه ای نباشه پنسیلین رو دیگه به عنوان اخرین راه انجام میدن!
بعدش در مورد مسکن هاشون پرسیدم که دیدم میگن Paracetamol مصرف میکنن که وقتی تو نت سرچ زدم دیگه طبق تعریف ویکیپیدا اسم اصلیش Paracetamol هستش که به عنوان acetaminophen و یا APAP هم شناخته میشه! اما خوب انتظار داشتم حداقل کسی که توی داروخانه کار میکنه اون آشنایی با اسمهای مختلف داروها رو داشته باشه و بتونه بهتر راهنماییم کنه که نشد.
خلاصه به همکارم گفتم والا ما سرماخوردگیهای ما توی ایران که اینجوری خوب نمیشه شاید سرماخوردگیهای شما فرق کنه ولی خوب وقتی منم ۳-۴ روز درد کشیدم و مراعات و مراقبت کردم دوره سرماخوردگیم تموم شد و خوب شدم در حالی که هم تب داشتم و هم حالت تهوع و بدن درد. در هر صورت در جریان باشید که اگر یه کشور خارجی یا هلند اومدید به جای استامینیوفن بگید پاراستامول که توی هر مغازه ای میتونید پیدا کنید و بخریدش بدون نیاز به نسخه.
توی قسمتهای بعدی این پست بیشتر در مورد سیستم درمانی هلند برایتون توضیح میدم و اینکه چه طوری یه پزشک یا همون GP رو پیدا کنیم و ثبتنام کنیم و ... در واقع چیزهایی رو که یادمیگیرم رو درج میکنم و حداقل به این واسطه اونایی رو هم که بلد نیستم رو می رم دنبالش که هم مشکل خودم حل بشه و هم با شما به اشتراک بذارم تا اینکه در اینده شاید به درد دیگران هم خورد.
شما هم اگر تجربه مشابهی داشتید در مورد اسم داروها خوشحال میشم توی قسمت نظرات برام بنویسید تا بیشتر از هم یاد بگیریم.