حسین
حسین
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

چالش‌ها و فانتزی‌های مسیر پدر شدن...

آغاز ماجرا!

... قبل از این هیچ ذهنیتی راجع به فرآیند پدر شدن نداشتم... در اطرافیان دیده بودم... گاهی رفتارها و عملکردها رو نقد می کردم، گاهی تحسین و گاهی بی‌تفاوت... اما حتی وقتی گاهی جدی به این مساله فکر می‌کردم سریع از موضوع گذر می کردم و رد میشدم... چون فاصله زیادی با تا امروز باهاش داشتم...

الان که تو این مسیرم... بیشتر به کارهام فکر می‌کنم... بیشتر از خودم می‌ترسم... بیشتر به نتیجه کارهام و حتی به نیت کارهام فکر می‌کنم... نمی‌دونم چه صفتی بذارم برای این حالم... ترسناک، شگفت‌انگیز، مسئولیت جدید، تعهد به زندگی به طور عمیق‌تر و ... خوب هر کدوم از این صفات یک وجهی از برخورد من با این مساله است... و چیزهای دیگه که به نوشتن نمیاد...

یادمه یه روز یکی از استادام گفت: بچه دنباله آدم هستش!

سریع گفتم: چه ترسناک!

گفت: چرا؟

گفتم: خوب من که اینم و خودم رو با تمام ویژگی‌های بدم از ذهن و عین می‌شناسم که دیگران حتی ذهنشون هم خبر نداره از این فکرها و کارهای من(هر کسی می‌تونه یه سری از این کارها رو داشته باشه البته!) دوست ندارم بچه‌ام این مسیر رو بره و دنباله من باشه تو این مسیر!

اون روز گذشت و امروز به این نتیجه رسیدم اگه می‌خوام اون مسیرهایی که دوست ندارم اون بره باید خودم تغییر کنم! و چه سخت این که این تغییر به خاطر خواسته خودم صرفا نیست!

چالش‌هام رو تو این مسیر می‌نویسم! تا بعدا اگه دوست داشت بخونه که چه بر من گذشته تو این مسیر به دنیا اومدن خودش یا خودشون!

پدرفرزندمسئولیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید